کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعتماد به نفس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قابل اعتماد
لغتنامه دهخدا
قابل اعتماد. [ ب ِ ل ِ اِ ت ِ ] (ص مرکب )قابل اطمینان . آنکه یا آنچه اعتماد کردن را بشاید.
-
اعتماد افتادن
لغتنامه دهخدا
اعتماد افتادن . [ اِ ت ِ اُ دَ ](مص مرکب ) مورد اطمینان قرار گرفتن . وثوق و اطمینان بکسی پیدا شدن : از جمله ٔ همه معتمدان و خدمتکاران اعتماد بر وی افتاد. (تاریخ بیهقی ص 105).
-
اعتماد بستن
لغتنامه دهخدا
اعتماد بستن . [ اِ ت ِ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) تکیه کردن . اعتماد کردن . وثوق و اطمینان داشتن : جهان بر آب نهاده ست و زندگی بر بادبر آب و باد کجا اعتماد کس بستست .سعدی .
-
اعتماد داشتن
لغتنامه دهخدا
اعتماد داشتن . [ اِ ت ِ ت َ ] (مص مرکب )تکیه داشتن . ثقه داشتن . مطمئن بودن . متکی بودن . اطمینان داشتن : و امیر محمود بر وی [ ابوالحسن دبیر ] اعتماد تمام داشت . (تاریخ بیهقی ص 245). و همچنان دربسته بخریدندی بی آنک بگشادندی از آنک بر بیاعان اعتماد دا...
-
جستوجو در متن
-
تکیه زدن
لغتنامه دهخدا
تکیه زدن . [ ت َ ی َ / ی ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) تکیه دادن . تکیه کردن . (ناظم الاطباء). پشت دادن : من فریفته گشته ، به جهل تکیه زده به قول جعفر و زید و ثنای خیل و خول . ناصرخسرو.ای زده تکیه بر بلند سریربر سرت خز و زیر پای حریر. ناصرخسرو.عطسه ٔ تست آفتا...
-
توکل
لغتنامه دهخدا
توکل . [ ت َ وَک ْ ک ُ ] (ع مص ) اعتماد کردن . (از زوزنی ) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). اعتماد بر کسی کردن . (تاج المصادربیهقی ) (مجمل اللغة). تکیه کردن و اعتماد نمودن بر کسی و اعتراف کردن به عجز خود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از ا...
-
ناصر
لغتنامه دهخدا
ناصر. [ ص ِ ] (اِخ )ابن مهدی بن حمزه ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به نصیرالدین . وزیر الناصرلدین اﷲ عباسی است . در همدان متولدشد و در ری پرورش یافت وسرانجام در بغداد به سال 592 هَ . ق . به وزارت رسیدو به روایت مؤلف تجارب السلف «ابن مهدی به سبب آنکه بر ...
-
مضایق
لغتنامه دهخدا
مضایق . [ م َ ی ِ ] (ع اِ) مضائق . ج ِ مضیق . مکانهای تنگ . تنگناها. تنگی ها در مکان و امور. کارهای سخت : به تعجیل سوی ناتل ... رفتند بر آن جمله که به ناتل که آنجا مضایق است . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 463). شما به استراباد روید که در آن مضایق نتوانند آم...
-
اطمینان
لغتنامه دهخدا
اطمینان . [ اِ ] (ع مص ) اطمئنان . اطمینان به چیزی ؛ آرامیدن و قرار گرفتن بدان . و فی الحدیث عن النبی (ص ) فی تعلیم الصلوة: ثم ارکع حتی تطمئن راکعاً ثم ارفع حتی تعتدل قائماً ثم اسجد حتی تطمئن ساجداً. (از منتهی الارب ). طمأنینة. (منتهی الارب ) (ناظم ...
-
جعفر
لغتنامه دهخدا
جعفر. [ ج َ ف َ ](اِخ ) ابن یحیی بن خالد برمکی مکنی به ابوالفضل (150- 187 هَ . ق .) وزیر هارون الرشید خلیفه و یکی از مردان نامدار خاندان برمکیان بود. وی در بغداد متولد شد و پرورش یافت و هارون الرشید او را به وزارت برگماشت و زمام همه ٔ امور حکومت بدو ...
-
ابومحمد
لغتنامه دهخدا
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) مرتعش . عبداﷲبن محمد نیشابوری . ابوالفرج بن الجوزی در صفةالصفوة آرد که : او صحبت جنید دریافته است و اقامت او به بغداد در مسجد شونیزیّه بود. و گفتندی که عجائب بغداد سه چیز است : اشارات شبلی ، نکت مرتعش و حکایات جع...
-
کج
لغتنامه دهخدا
کج . [ ک َ ] (ص ) نقیض راست باشد که آن خم و معوج و ناراست است . (برهان ). ضد راست و آن را کژ نیز گویند. (آنندراج ). خم . خمیده . نار است . معوج . پیچیده . منحرف . (ناظم الاطباء). کژ. (یادداشت مؤلف ). مقابل راست . مقابل آخته : هیچ کج هیچ راست نپذیرد....
-
ذوالنون بن ابراهیم مصری
لغتنامه دهخدا
ذوالنون بن ابراهیم مصری . [ ذُن ْ نو ن ِ، ن ِ اِ م ِ م ِ ] (اِخ ) و منهم سفینه ٔ تحقیق و کرامت و گنجینه ٔ شرف اندر ولایت ابوالفیض ذوالنون بن ابراهیم المصری (رض عنه ). نوبی بچه ای بود نام او ثوبان و از اخیار قوم و بزرگان و عیاران این طریقت بود راه بلا...
-
لیث
لغتنامه دهخدا
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن علی بن اللیث الصفار. یکی از ملوک سلسله ٔ صفاریه در سیستان . وی پس از پسرعم خویش طاهربن محمد (296 هَ . ق .) به ولایت رسید و بلاد فارس را نیز ضمیمه ٔ ملک خویش گردانید و قصد ارجان کرد، اما مونس خادم مقتدرعباسی بر وی غلبه یافت و ...