کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعتفاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعتفاد
لغتنامه دهخدا
اعتفاد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) در بستن بر خود و نخواستن از کسی چیزی را چندانکه بمیرد از گرسنگی و این در خشکسال میکنند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). در بروی خود بستن تا از گرسنگی مردن و از کسی چیزی نخواستن و این عمل در خشکسال کنند. (از اقرب الموارد): لق...
-
جستوجو در متن
-
معتفد
لغتنامه دهخدا
معتفد. [ م ُ ت َف ِ ] (ع ص ) در بربندنده بر خود و نخواهنده چیزی از کسی چندانکه بمیرد از گرسنگی و این در خشک سال می کنند. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کسی که در به روی خود بندد و از کسی چیزی نخواهد تا بمیرد از گرسنگی چنانکه در زمان ...