کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعتدال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعتدال
لغتنامه دهخدا
اعتدال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) میانه حال شدن در کمیت . (ناظم الاطباء). میانه حال شدن در کمیت و کیفیت . (منتهی الارب ). میانه حال شدن در گرمی و سردی و خشکی و تری یا در طول و عرض . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). میانه حال گردیدن در کمیت و کیفیت . (از اقرب الم...
-
واژههای مشابه
-
اعتدال بهاری
لغتنامه دهخدا
اعتدال بهاری . [ اِ ت ِ ل ِ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اعتدال ربیعی . یکی را اعتدال بهاری خوانند و این آن است که چون آفتاب از وی بگذرد به نیمه ٔ شمالی از منطقةالبروج شود. (از التفهیم ). و رجوع به اعتدال ربیعی شود.
-
اعتدال تیرماهی
لغتنامه دهخدا
اعتدال تیرماهی . [ اِ ت ِ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) همان اعتدال خریفی است : و دیگر را نقطه ٔ اعتدال تیرماهی خوانند، و این آن است که چون آفتاب از وی بگذرد به نیمه ٔ جنوبی افتد. (از التفهیم ). و رجوع به اعتدال خریفی شود.
-
اعتدال خریفی
لغتنامه دهخدا
اعتدال خریفی . [ اِ ت ِ ل ِ خ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نقطه ٔ اعتدال خریفی ؛ رأس المیزان باشد، وچون آفتاب بدان جایگاه رسد به خریف ، شب و روز مساوی باشند. (یادداشت بخط مؤلف ). آغاز پاییز که درازی روز و شب مساوی گردد. (از فرهنگ فارسی معین ). مؤلف...
-
اعتدال داشتن
لغتنامه دهخدا
اعتدال داشتن .[ اِ ت ِ ت َ ] (مص مرکب ) میانه روی داشتن . (ناظم الاطباء). راست بودن . معتدل بودن . || دارای قامت راست و معتدل بودن . راستی قامت داشتن : چه نشینی ای قیامت بنمای سرو قامت بخلاف سرو بستان که ندارد اعتدالی . سعدی .|| سلامتی داشتن . (ناظم ...
-
اعتدال ربیعی
لغتنامه دهخدا
اعتدال ربیعی . [ اِ ت ِ ل ِ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نقطه ٔ اعتدال ربیعی ، رأس الحمل باشد و چون آفتاب بدان جایگاه رسد به بهار شب و روز برابر باشد. (یادداشت بخط مؤلف ). دایرةالبروج و معدل النهار در دو نقطه با هم تقاطع میکنند، یکی آن که چون آفتاب...
-
اعتدال مزاج
لغتنامه دهخدا
اعتدال مزاج . [ اِ ت ِ ل ِ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حالت سلامت آن . (ناظم الاطباء). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: مزاج دو حالت دارد،معتدل و غیرمعتدل و این تقسیم خود بر دو وجه متصور است : اول آن که اعتدال به برابری بسایط از جهت کم و کیف تفسیر ش...
-
اعتدال هوا
لغتنامه دهخدا
اعتدال هوا. [ اِ ت ِ ل ِ هََ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تساوی آن در گرمی و سردی . (ناظم الاطباء).
-
اعتدال فرضی و طبی
لغتنامه دهخدا
اعتدال فرضی و طبی . [ اِ ت ِ ل ِ ف َ ی ُ طِب ْ بی ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به اعتدال مزاج شود.
-
اعتدال لیل و نهار
لغتنامه دهخدا
اعتدال لیل و نهار. [ اِ ت ِ ل ِ ل َ/ ل ِ ل ُ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تساوی شب و روز که هر یک دوازده ساعت تمام باشد. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
لهراسب
لغتنامه دهخدا
لهراسب . [ ل ُ ] (اِ) اعتدال حقیقی . (برهان ).
-
سلامت رو
لغتنامه دهخدا
سلامت رو. [ س َ م َ رَ / رُو ] (نف مرکب ) آنکه در نظام امور خانه راه اعتدال رود و اسراف نورزد. (فرهنگ فارسی معین ). آنکه در نظام امور خانه اعتدال نماید و اسراف نورزد و کفایت شعار باشد. (آنندراج ). با اعتدال و صرفه جو و با عقل معاش . (ناظم الاطباء). |...
-
سیرون
لغتنامه دهخدا
سیرون . (اِ) با یای مجهول سرمای نزدیک به اعتدال . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).