کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعتتاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعتتاب
لغتنامه دهخدا
اعتتاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برگردیدن از کاری بسوی غیر آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برگردیدن از کاری بسوی غیر آن کار. (آنندراج ). از کاری که شروع کرده بکاردیگر برگردیدن . (از اقرب الموارد). || آهنگ نمودن کاری را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم...
-
واژههای همآوا
-
ائتتاب
لغتنامه دهخدا
ائتتاب . [ اِءْ ت ِ ] (ع مص ) رجوع به ایتتاب شود.
-
اعتطاب
لغتنامه دهخدا
اعتطاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) به عطبه آتش برگرفتن . (منتهی الارب ). به لته آتش برگرفتن . (ناظم الاطباء). با لته آتش برداشتن . || بهلاکت رسیدن . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
برگردیدن
لغتنامه دهخدا
برگردیدن . [ ب َ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) بازپس آمدن . واپس آمدن . مراجعت کردن . (فرهنگ فارسی معین ). برگشتن . (ناظم الاطباء). بازآمدن . بازگشتن . رجعت کردن . عدول کردن : برگردیدن از دین ؛ ارتداد. (یادداشت دهخدا). اِعتتاب . اًقراء. اِقورار. اِلتحاد. اً...