کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعبیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعبیة
لغتنامه دهخدا
اعبیة. [ اَ ی َ ] (ع اِ) ج ِ عبا. ج ِ عَباء، بمعنی گلیم خطدار. گول گران . ثقیل الجسم . فربه . (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
عابیة
لغتنامه دهخدا
عابیة. [ ی َ ] (ع ص ) زن نیکوروی حسنة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). زن زیبا. گویند: جاریة عابیة. (اقرب الموارد).