کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعاذة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعاذة
لغتنامه دهخدا
اعاذة. [ اِ ذَ ] (ع مص ) نو زاییدن آهو و جز آن ، یقال : اعاذت و اعوذت . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). نو زاییدن .(آنندراج ). اعاذة و اعواذ ناقه و هر ماده ای ؛ زادن آن و در پناه گرفتن بچه ، آن بچه را تا هفت یا ده یا پانزده روز و آن ناقه یا حیوان ر...
-
واژههای همآوا
-
عائذة
لغتنامه دهخدا
عائذة. [ ءِ ذَ ] (ع ص ) مؤنث عائذ. ج ، عائذات ، عوائذ. (منتهی الارب ). رجوع به عائذ شود.
-
اعاضة
لغتنامه دهخدا
اعاضة. [ اِ ض َ ] (ع مص ) عوض دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی ). عوض یا بدل یا جانشین دادن . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة).
-
جستوجو در متن
-
تعویذ
لغتنامه دهخدا
تعویذ. [ ت َع ْ ] (ع مص ) بازداشت خواستن کسی را. (دهار) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اعاذه : اعاذةً و اعواذا؛ دعا کرد وی را به محافظت و قال له ُ اعیذک باﷲ و رقاه . یُقال : تعوذ باﷲ و استعاذ فاعاذه ُ و عوّذه ُ. (از اقرب الموارد). || ملتجی گردانیدن ....
-
پناه دادن
لغتنامه دهخدا
پناه دادن . [ پ َ دَ ] (مص مرکب ) زنهار دادن . در حمایت خویش گرفتن . پشتی کردن . اعاذه . ایواء. تاویة. تحصیه .صری . خفر؛ پناه دادن کسی را. (منتهی الارب ) . || پناه بردن : و چنانکه مرغ پناه به آشیان دهد ایشان پناه بذکر من دهند. (کیمیای سعادت ). متوجه ...
-
پناه بردن
لغتنامه دهخدا
پناه بردن . [ پ َ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) پناهیدن . اندخسیدن . ملتجی شدن . در حمایت کسی درآمدن . زنهار خواستن . التجاء. عوذ. عیاذ. اعاذه . استعاذه . تعوّذ. مَعاذ. مَعاذّه . ضبی . ضبو. لوذ. اهداف . (منتهی الارب ). ارز : چو بردم به دادار گیهان پناه بدل شاد...