کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اظهار نمودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اظهار نمودن
لغتنامه دهخدا
اظهار نمودن . [ اِ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) بیان نمودن . بازگفتن . بیان داشتن . بیان کردن . || آشکار کردن . (ناظم الاطباء). پیدا کردن . هویدا ساختن . و رجوع به اظهار کردن شود.
-
واژههای مشابه
-
اظهار داشتن
لغتنامه دهخدا
اظهار داشتن . [ اِ ت َ ] (مص مرکب ) بیان کردن . بازگفتن . رجوع به اظهار و اظهار کردن شود.
-
اظهار فرمودن
لغتنامه دهخدا
اظهار فرمودن . [ اِ ف َ دَ ] (مص مرکب ) آشکار کردن . پیدا کردن . || بازگفتن . بیان کردن . رجوع به اظهار و اظهار داشتن و اظهار کردن شود.
-
جستوجو در متن
-
جانماز آب کشیدن
لغتنامه دهخدا
جانماز آب کشیدن . [ ن َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه کنایه از زهد نمودن . طهارت و پرهیز نمودن . بدروغ زهد و ورع نمودن . خود را پیرو مرّ قوانین شرع نمودن . اظهار تقوی کردن .
-
نفرت نمودن
لغتنامه دهخدا
نفرت نمودن . [ ن ِ رَ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) اظهار تنفر و بیزاری کردن .
-
افد نمودن
لغتنامه دهخدا
افدنمودن . [ اَ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) تعجب اظهار داشتن . شگفتی نمودن . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
ناامیدی نمودن
لغتنامه دهخدا
ناامیدی نمودن . [ اُ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) ناامیدی نشان دادن . اظهار ناامیدی کردن . اظهار یأس : در خلوت که با کسی سخن میراند ناامیدی مینمود. (تاریخ بیهقی ص 230).
-
دشمنی نمودن
لغتنامه دهخدا
دشمنی نمودن . [ دُ م َ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) اظهار عداوت . پیدا آوردن دشمنی . خصومت نشان دادن . دشمنی کردن . عداوت و خصومت کردن . تبغض . (دهار). تقلی . (منتهی الارب ). تمقت . (تاج المصادر بیهقی ): تجاذل ؛ با هم کینه داشتن و دشمنی نمودن . تع...
-
آزار نمودن
لغتنامه دهخدا
آزار نمودن . [ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) اظهار رنجش کردن : از ما نه بحقیقت آزاری نمود. (تاریخ بیهقی ).
-
دوستی نمودن
لغتنامه دهخدا
دوستی نمودن . [ ن ِ / ن َ / ن ُ دَ ] (مص مرکب ) دوستی ورزیدن . دوستی کردن . اظهار دوستی کردن . (یادداشت مؤلف ). تحبب . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). تودد. (دهار): شرس ؛ دوستی نمودن با مردم . (منتهی الارب ). رجوع به دوستی کردن شود.
-
تشوق
لغتنامه دهخدا
تشوق . [ ت َ ش َوْ وُ ] (ع مص ) آرزومند شدن و آرزومندی نمودن . (تاج المصادر بیهقی ). آرزومندی نمودن . (زوزنی ) (از غیاث اللغات ). ظاهر کردن شوق را و بتکلف آرزومندی کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آرزومندی نمودن و ظاهر کردن شوق را بتکلف . (آنندر...
-
اخ و پف کردن
لغتنامه دهخدا
اخ و پف کردن . [ اَ خ ُ پ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نکوهیدن بسیار. عیب کردن . کراهت نمودن . مکرّر اظهار کراهت از چیزی کردن . اظهار نفرت کردن .
-
کوری نمودن
لغتنامه دهخدا
کوری نمودن . [ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) تغطش . تغاطش . تعامی . (منتهی الارب ). خود را به نابینایی زدن . برخلاف حقیقت اظهار کوری کردن .