کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اظهار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اظهار
لغتنامه دهخدا
اظهار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ ظُهر. (از اقرب الموارد).
-
اظهار
لغتنامه دهخدا
اظهار. [ اِ ] (ع مص ) آشکارا کردن . (ترجمان ترتیب عادل ص 14) (مؤید الفضلاء) (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). پیدا نمودن و ظاهر کردن . (فرهنگ نظام ). فاش کردگی . آشکارکردگی . (ناظم الاطباء). پیدا کردن . (غیاث از منتخب ). بازنمودن . (یادداشت ...
-
اظهار
لغتنامه دهخدا
اظهار. [ اِظْ ظِ ] (ع مص ) فراموش نمودن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). اظهار کسی حاجت وی را؛ آن را پشت سر نهادن و از یاد بردن . (از اقرب الموارد). از یاد بردن نیاز کسی از نظر خفیف و حقیر شمردن وی را. تظهیر. اِظْهار. (متن اللغة). رجوع به مصادر مذکور...
-
واژههای مشابه
-
اظهار داشتن
لغتنامه دهخدا
اظهار داشتن . [ اِ ت َ ] (مص مرکب ) بیان کردن . بازگفتن . رجوع به اظهار و اظهار کردن شود.
-
اظهار فرمودن
لغتنامه دهخدا
اظهار فرمودن . [ اِ ف َ دَ ] (مص مرکب ) آشکار کردن . پیدا کردن . || بازگفتن . بیان کردن . رجوع به اظهار و اظهار داشتن و اظهار کردن شود.
-
اظهار کردن
لغتنامه دهخدا
اظهار کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آشکار کردن . (زمخشری ). پیدا کردن . نمودن . بازنمودن . هویدا ساختن . پدیدار کردن . پدید کردن . نشان دادن . ارائه دادن . برملا ساختن . علنی کردن . ظاهر کردن . فاش ساختن . افشا کردن . پرده برداشتن از. مکشوف کردن : ...
-
اظهار نمودن
لغتنامه دهخدا
اظهار نمودن . [ اِ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) بیان نمودن . بازگفتن . بیان داشتن . بیان کردن . || آشکار کردن . (ناظم الاطباء). پیدا کردن . هویدا ساختن . و رجوع به اظهار کردن شود.
-
واژههای همآوا
-
ازهار
لغتنامه دهخدا
ازهار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ زَهر (دهار) و زَهرة. (منتهی الارب ). شکوفه ها. ج ، ازاهیر.
-
ازهار
لغتنامه دهخدا
ازهار. [ اِ ] (ع مص ) شکوفه بیاوردن نبات . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). ازّهار. شکوفه بیرون آوردن گیاه . (منتهی الارب ). شکوفه برآوردن . || روشن کردن چراغ . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (غیاث اللغات ). || ازهار نار؛ روشن گردانیدن آتش . (از منتهی ا...
-
جستوجو در متن
-
اظهارات
لغتنامه دهخدا
اظهارات . [ اِ ] (ع اِ)تقریرات و بیانات . گفته ها. اقوال . و رجوع به اظهار شود. ج ِ اظهار. (ناظم الاطباء). رجوع به اظهار شود.- اظهارات تحریری ؛ بیانات و تقریراتی که نوشته شده باشند، برخلاف اظهارات زبانی . (ناظم الاطباء).
-
اخ و پف کردن
لغتنامه دهخدا
اخ و پف کردن . [ اَ خ ُ پ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نکوهیدن بسیار. عیب کردن . کراهت نمودن . مکرّر اظهار کراهت از چیزی کردن . اظهار نفرت کردن .
-
اظهارکننده
لغتنامه دهخدا
اظهارکننده . [ اِ ک ُ ن َن ْ دَ / دِ ] (نف مرکب ) آشکارکننده . برملاسازنده . || بیان کننده . گوینده . و رجوع به اظهار و اظهار کردن شود.