کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اطوار واخلا ق شخصی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حسن اطوار
لغتنامه دهخدا
حسن اطوار. [ ح ُ ن ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خوش رفتاری . رجوع به ترکیبات حسن شود.
-
خوش اطوار
لغتنامه دهخدا
خوش اطوار. [ خوَش ْ / خُش ْ اَطْ ] (ص مرکب ) خوش حرکات . خوش ادا. با بهترین حرکات . آنکه اطوار و رفتارش زیباست .
-
عور و اطوار
لغتنامه دهخدا
عور و اطوار. [ رُ اَطْ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) اور و اطوار. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به اور و اطوار شود.
-
جستوجو در متن
-
کوزه ٔ قمار
لغتنامه دهخدا
کوزه ٔ قمار. [ زَ / زِ ی ِ ق ِ / ق ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کوزه ای است که چون شخصی زر به قماربازان وام بدهد و به تفاریق از آنها بازبستانددر آن کوزه جمع می نماید. (از غیاث ) (از آنندراج ).
-
قرآن خوان
لغتنامه دهخدا
قرآن خوان . [ ق ُرْ خوا / خا ] (نف مرکب ) قرآن خواننده . قاری . عابد. پارسا. شخصی که پیوسته قرآن خواند. (برهان ) : و جده ای بود مرا زنی پارسا و خویشتن دار و قرآن خوان . (تاریخ بیهقی ). || کنایه از شخصی است که او را از حکومت و منصب معزول کرده باشند. (...
-
کیرینیوس
لغتنامه دهخدا
کیرینیوس . (اِخ ) شخصی است که دو مرتبه والی سوریه شد، دفعه ٔ اول از سال چهارم ق . م . تا سال اول ق . م . و بار دیگر از سال 6 تا 11 م . در زمان والیگری اولش اسم نویسی اول واقع شد و این مطلب سبب حاضر شدن یوسف و مریم به بیت لحم گردید. (از قاموس کتاب مقد...
-
علی قلچماق
لغتنامه دهخدا
علی قلچماق . [ع َ ق ُ چ ُ ] (اِخ ) نام شخصی از فساق است . و قلچماق در ترکی «سائیس » را گویند. (از آنندراج ) : ارشاد بچه پروریت گر هوس شودبرخیز و سر بپای علی قلچماق نه .ناظم تبریزی (از آنندراج ).
-
طبیب القلب
لغتنامه دهخدا
طبیب القلب . [ طَ بُل ْ ق َ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب )(اصطلاح تصوف ) شخصی را گویند که عارف بود بعلم توحید، و قادر باشد به ارشاد و تکمیل مریدان . کذا فی کشف اللغات . (کشاف اصطلاحات الفنون ) (آنندراج ). || زهره که مطربه ٔ فلک است . (آنندراج ) (شعوری ). ||...
-
فستوس
لغتنامه دهخدا
فستوس . [ ] (اِخ ) شخصی است که در سال 60 ق .م . جانشین فنلکس حاکم یهودیه گردید و در سال 26 م . درگذشت . (از قاموس کتاب مقدس ).
-
عزالدوله
لغتنامه دهخدا
عزالدوله . [ ع ِزْ زُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) عبدالرشیدبن محمود غزنوی ، مکنی به ابومنصور. از پادشاهان غزنوی ، و شخصی بی جرأت بود و زیر نفوذ یکی از درباریان خود بنام طغرل (طغرل کافرنعمت ) قرار داشت . و سرانجام به سال 444 هَ .ق . به دست همین طغرل بقتل رسید....
-
عقیلی نژاد
لغتنامه دهخدا
عقیلی نژاد. [ ع ُ ق َ ن ِ ] (ص مرکب ) صاحب سندبادنامه (ص 251) آن را صفت اسب آورده است ، منسوب به سرزمینی یا شخصی : و در زیر ران آورد اغری محجلی عقیلی نژاد از نسل اعوج و لاحق ، ماه جبهتی ، مشتری طلعتی ، صخره گذاری ، صحرانوردی ،کوه پیکری ، زمین هیکلی ،...
-
غریب
لغتنامه دهخدا
غریب . [ غ َ ] (اِخ ) ابن معن . وی در ربیع الاول 411 هَ . ق . با شخصی به نام نورالدولة دبیس بن علی بن مزید الاسدی همدست شد و با لشکری که از بغداد آمده بود جنگید و چیره شد. (از کامل ابن اثیر ج 9 ص 133). و برای تفصیل رجوع به کتاب مذکور شود.
-
هارمودیوس
لغتنامه دهخدا
هارمودیوس . [ م ُ یُس ْ ] (اِخ ) از مردم آتن بود و به همراهی دوستش آریستوژیتون پیزیستراتید هیپاراک را بکشت (514 ق . م .) و به کینه کشی از دشنام های شخصی کشتن هیپیاس جبار پسر پیزیسترات را توطئه چینی کرد، اتفاقاً برای انجام دادن این کار روزی را انتخاب ...
-
قردة
لغتنامه دهخدا
قردة. [ ق َ رَدَ ] (ع اِ) یک شاخ خرما برگ دورکرده . || پاره ای از ابریشم . (منتهی الارب ). || در مثل گویند: عثرت علی الغزل باجرة فلم تترک بنجد قردة؛ در شخصی گویند که بگذارد حاجت را وقت امکان و چون فوت شود طلب کند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). در اق...