کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اطمینان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اطمینان
لغتنامه دهخدا
اطمینان . [ اِ ] (ع مص ) اطمئنان . اطمینان به چیزی ؛ آرامیدن و قرار گرفتن بدان . و فی الحدیث عن النبی (ص ) فی تعلیم الصلوة: ثم ارکع حتی تطمئن راکعاً ثم ارفع حتی تعتدل قائماً ثم اسجد حتی تطمئن ساجداً. (از منتهی الارب ). طمأنینة. (منتهی الارب ) (ناظم ...
-
جستوجو در متن
-
اطمئنان
لغتنامه دهخدا
اطمئنان . [ اِ م ِءْ ] (ع مص ) اطمینان . رجوع به اطمینان شود.
-
خاطرجمعی
لغتنامه دهخدا
خاطرجمعی . [ طِ ج َ ] (حامص مرکب ) خاطرجمع بودن . اطمینان .
-
اطبئنان
لغتنامه دهخدا
اطبئنان . [ اِ ب ِءْ ] (ع مص ) اطمینان . (از اقرب الموارد). آرامیدن و قرار گرفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به اطمینان شود.
-
رکانت
لغتنامه دهخدا
رکانت . [ رَ ن َ ] (ع اِمص ) رکانة. سکونت به . اطمینان به . (یادداشت مؤلف ).
-
قابل اعتماد
لغتنامه دهخدا
قابل اعتماد. [ ب ِ ل ِ اِ ت ِ ] (ص مرکب )قابل اطمینان . آنکه یا آنچه اعتماد کردن را بشاید.
-
امن
لغتنامه دهخدا
امن . [ اِ ] (ع مص ) اطمینان . || (اِ) خلق . (از المرجع). و رجوع به اَمن شود.
-
خاطرجمع شدن
لغتنامه دهخدا
خاطرجمع شدن . [ طِ ج َش ُ دَ ] (مص مرکب ) اطمینان پیدا کردن . مطمئن شدن .
-
اعتماد افتادن
لغتنامه دهخدا
اعتماد افتادن . [ اِ ت ِ اُ دَ ](مص مرکب ) مورد اطمینان قرار گرفتن . وثوق و اطمینان بکسی پیدا شدن : از جمله ٔ همه معتمدان و خدمتکاران اعتماد بر وی افتاد. (تاریخ بیهقی ص 105).
-
اطفئنان
لغتنامه دهخدا
اطفئنان . [ اِف ِءْ ] (ع مص ) اطمینان . (از متن اللغة). رجوع به اطمینان شود. || نیکوخلق شدن . (از متن اللغة).نیکو شدن خوی کسی . || نرمی کردن . || آرام گزیدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
آسودگی خاطر
لغتنامه دهخدا
آسودگی خاطر. [ دَ / دِ ی ِ طِ ] (ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) فراغ بال . بی اضطرابی . سکون و اطمینان دل .
-
انخباز
لغتنامه دهخدا
انخباز. [ اِ خ ِ ] (ع مص ) انخفاض . فروداشته شدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). انخفاض و اطمینان . (از اقرب الموارد).
-
دل آسودگی
لغتنامه دهخدا
دل آسودگی . [ دِ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) عدم اضطراب . اطمینان . (یادداشت مرحوم دهخدا). آرامش دل . و رجوع به دل آسوده شود.
-
قرمیسینی
لغتنامه دهخدا
قرمیسینی . [ق ِ ] (اِخ ) عبدالملک بن ابراهیم بن احمدبن حسین . از کرمانشاهان است که در بغداد به سال 307 هَ .ق . تولد یافت . از راویان مورد اطمینان بود. (انساب سمعانی ).