کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اطسام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اطسام
لغتنامه دهخدا
اطسام . [ اَ] (ع اِ) ج ِ طَسْم . (متن اللغة). رجوع به طسم شود.
-
واژههای همآوا
-
اتسام
لغتنامه دهخدا
اتسام . [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) داغ و نشان پذیرفتن . (منتهی الارب ). بچیزی نشان شدن . || خویشتن را بچیزی داغ و نشان کردن . (منتهی الارب ). خود را بچیزی نشان کردن . خویشتن را نشان کردن . (تاج المصادر بیهقی ).