کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اطرام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اطرام
لغتنامه دهخدا
اطرام . [ اِ ] (ع مص ) اطرام دهان ؛ متغیر و بدبوی گردیدن آن از ریزه ٔ طعام . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تغییر کردن مزه و بوی دهان . و در قاموس اِطْرِمام بدین معنی آمده است . (از اقرب الموارد). و رجوع به اِطّرام شود. || کبود گردیدن دندا...
-
اطرام
لغتنامه دهخدا
اطرام . [ اِطْ طِ ] (ع مص ) کبود گردیدن دندان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).