کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اطراطیقوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اطراطیقوس
لغتنامه دهخدا
اطراطیقوس . [ اَ ] (معرب ، اِ) جوب کلان . (یادداشت مؤلف ). یونانی است بمعنی شبیه الکواکب و بعربی معروف به حالبی است جهت آنکه تعلیق آن بالخاصیة اورام حادث در حالب را نافع است .گیاهی است ساق آن کمتر از ذرعی و صلب و خشن و بر اطراف آن گلی شبیه به بابونه...
-
جستوجو در متن
-
ماته راس
لغتنامه دهخدا
ماته راس . [ ] (اِ) اطراطیقوس است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
اسطرطیقوس
لغتنامه دهخدا
اسطرطیقوس . [ ] (معرب ، اِ مرکب ) اطراطیقوس است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
-
خوب کلان
لغتنامه دهخدا
خوب کلان . [ ک َ ] (اِ مرکب ) تخم بارتنگ . (ناظم الاطباء). خوب کلا. خاکشی شیرین . خُبّه . اطراطیقوس . حالبی . شفترک . (یادداشت بخط مؤلف ). در انجمن آرای ناصری آمده : گیاهی است که تخم آنرا خاکشی و شفترک گویند و غیر بارتنگ است ولی در جهانگیری و برهان ...
-
حالبی
لغتنامه دهخدا
حالبی . [ ل ِ ] (ع اِ) اطراطیقوس . (ضریر انطاکی ج 1 ص 116). بوبونیون . بیوسون (مصحف بوبونیون ). (ابن بیطار، متن عربی ص 26). ثونیون (مصحف بوبونیون ). (ابن بیطار، متن عربی ص 26). این دوا بدین نام نامیده شده زیرا ورم حالب را ضماداً و تعلیقاً درمان کند و...