کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اطارشة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اطارشة
لغتنامه دهخدا
اطارشة. [ اَ رِ ش َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اطروش . (یادداشت مؤلف ). رجوع به اطروش شود.
-
جستوجو در متن
-
اطروش
لغتنامه دهخدا
اطروش . [ اُ ] (ع ص ) کر. اصم . (از اقرب الموارد). گرانگوش . ج ، اطارشة. (مهذب الاسماء). گران گوش ، کذا فی التاج ، و فی النصاب : اطروش ؛ کر. (مؤید الفضلاء). بمعنی کر جزئی است یعنی کرگونه . (از انساب سمعانی ). کر که به هندی بهرا گویند. (از شروح نصاب ...