کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اضعاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اضعاف
لغتنامه دهخدا
اضعاف . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ ضِعْف . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (دهار). دوچندها. (غیاث ). ج ِ ضِعْف ، بمعنی دوچندان و زیادتر. (ناظم الاطباء). دوچندان ها. دوبرابرها. چندین برابر. رجوع به ضِعْف شود : اضعاف حرفهایی کز شعر من شنیدی نیکیت ب...
-
اضعاف
لغتنامه دهخدا
اضعاف . [ اِ ] (ع مص ) دوچندان کردن چیزی را. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مضاعفه . (اقرب الموارد) (قطر المحیط). رجوع به مضاعفه شود. دوچند گردانیدن . (غیاث ). || سست و ضعیف کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الا...
-
واژههای همآوا
-
اذعاف
لغتنامه دهخدا
اذعاف . [ اِ ] (ع مص ) زود کشتن . (منتهی الارب ).
-
ازعاف
لغتنامه دهخدا
ازعاف .[ اِ ] (ع مص ) کشتن . برجای کشتن کسی را. (منتهی الارب ). بزودی کشتن . برجای بکشتن . (تاج المصادر بیهقی ). || اِزْآف . خسته را کشتن . (منتهی الارب ).
-
اضائف
لغتنامه دهخدا
اضائف . [ اَ ءِ ] (ع اِ) ج ِ ضیف . (اقرب الموارد). جمع ضیف که بمعنی مهمان باشد و این جمع خلاف القیاس است . (غیاث ).
-
جستوجو در متن
-
چهل و شش شاهی
لغتنامه دهخدا
چهل و شش شاهی . [ چ ِ هَِ ل ُ ش ِ ] (اِ مرکب ) دو قران و شش شاهی .- لقمه ٔ چهل و شش شاهی ؛ هدیه و تحفه که به آورنده ٔ آن اضعاف قیمتش باید داد. مهمانیی که بمهماندار اضعاف خرج او باید پرداخت . هدیه که تلافی آن چندین بار گران تر از قیمت خود هدیه خواهد ...
-
مدارس
لغتنامه دهخدا
مدارس . [ م َ رِ ] (ع اِ) جاهای درس گفتن . (غیاث اللغات ). ج ِ مدرسه . رجوع به مدرسه شود : و اضعاف آن بر عمارت مساجد و معابد و اربطه و مدارس ... صرف کرده است . (المعجم ).
-
واحد مقدار الکتریسیته
لغتنامه دهخدا
واحد مقدار الکتریسیته . [ ح ِ دِ م ِ رِ اِ ل ِ ت ِ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) واحدی است که برای سنجش مقدار یا چندی الکتریسته به کار میرود.رجوع به مقدار الکتریسته شود. واحد مقدار الکتریسته کولُن است و از اضعاف آن کیلو کولُن است که برابر با 1000 کو...
-
گرم
لغتنامه دهخدا
گرم . [ گ ِ رَ ] (فرانسوی ، اِ) گرام . واحد اوزان مستعمله در بیشترممالک متمدنه و عبارت است از وزن یک سانتیمتر مکعب آب مقطر با چهار درجه حرارت در تحت فشار طبیعی 57 سانتی متر آتمسفر و تقریباً معادل است با پنج نخود و خمس نخود و کمی افزون از ماشه میباشد....
-
واحد توان
لغتنامه دهخدا
واحد توان . [ ح ِ دِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) واحد توان یا قدرت در دستگاه .S .K .M عبارت است از وات . اضعاف وات که هر یک بعنوان واحدی به کار میروند با نشانه های بین المللی آنها عبارتند از: هکتووات (hw) که برابر است با صد وات رجوع به هکتووات شود...
-
واحد شدت جریان
لغتنامه دهخدا
واحد شدت جریان . [ ح ِ دِ ش ِدْدَ ت ِ ج َ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) واحدی است که برای سنجش شدت جریان الکتریسیته به کار میرود و از واحدهای الکتریکی است ، واحد شدت جریان آمپر است . رجوع به آمپر و شدت جریان شود. و از اضعاف آمپر کیلو آمپر (Ka) است که...
-
واحد مقاومت الکتریکی
لغتنامه دهخدا
واحد مقاومت الکتریکی . [ ح ِ دِ م ُ وَ / وِ م َ ت ِ اِ ل ِ ت ِ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) واحدی است که برای سنجش مقاومت الکتریکی به کار میرود. رجوع به مقاومت الکتریکی شود. واحد مقاومت الکتریکی در دستگاه .S.T.M عبارت است از اُهم . رجوع به اُهم شود. مگو...
-
شادخواری
لغتنامه دهخدا
شادخواری . [ خوا / خا ] (حامص مرکب ) خوشحالی . فرح . عیش و نوش . شراب خوردن بی اغیار و مزاحمت . (از فرهنگ جهانگیری ) (آنندراج ). شراب خوردن از روی شادی بی بیم و تشویش . (انجمن آرای ناصری ). معاش گذرانیدن بی زحمت و کدورت و تنگی . (برهان قاطع) : اضعاف ...