کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اضطنان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اضطنان
لغتنامه دهخدا
اضطنان . [ اِ طِ ] (ع مص ) اضطنان به چیزی ؛ بخل ورزیدن بدان . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). زفتی کردن .(منتهی الارب ). زفتی و خشونت کردن . (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
اظطنان
لغتنامه دهخدا
اظطنان . [ اِ طِ ] (ع مص ) مظنون قرار دادن کسی را. گمان بردن به کسی . (از متن اللغة) (از تاج العروس ). اِطِّنان . متهم کردن کسی را. (از اقرب الموارد). و اصل آن اظتنان است که تاء به طاء ابدال و ادغام شده است :و لا کل من یَظَّنﱡنی انا معتب و لا کل ما ی...