کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اضافي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اضافی
لغتنامه دهخدا
اضافی . [ اِ فی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به اضافه . رجوع به اضافه شود. || الحاقی . (ناظم الاطباء). || نسبی . اعتباری . مقید، در مقابل مطلق : از این چهار مایه دو سبک است و دو گران . سبک مطلق آتش است و سبک اضافی هواست . و گران مطلق زمین است و گران اضافی آ...
-
جزئی اضافی
لغتنامه دهخدا
جزئی اضافی . [ ج ُ ی ِ اِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هر مفهوم اخص از مفهوم دیگر مانند انسان نسبت به حیوان و بدان جهت که بنسبت به مفهوم دیگر جزئی است آنرا اضافی گویند. مقابل کلی اضافی که مفهوم اعم از مفهوم دیگر است و جزئی اضافی اعم است از جزئی حقیقی . ...
-
جزوی اضافی
لغتنامه دهخدا
جزوی اضافی . [ ج ُزْ ی ِ اِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) جزئی اضافی . رجوع به جزئی و جزئی اضافی و جزوی شود.
-
جستوجو در متن
-
اضافیات
لغتنامه دهخدا
اضافیات . [ اِ فی یا ] (ع ص ، اِ) ج ِ اضافی . رجوع به اضافی شود.
-
اضافیة
لغتنامه دهخدا
اضافیة. [ اِ فی ی َ ] (ع ص نسبی ) تأنیث اضافی . رجوع به اضافی شود.
-
خاکپای
لغتنامه دهخدا
خاکپای . (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به خاکپا شود.
-
طین کبوش
لغتنامه دهخدا
طین کبوش . [ ن ِ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مصطکی است .
-
طیب کسب
لغتنامه دهخدا
طیب کسب . [ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زهد. (منتهی الارب ).
-
عالم بالا
لغتنامه دهخدا
عالم بالا. [ ل َ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آسمان . (ناظم الاطباء).
-
گل ناز
لغتنامه دهخدا
گل ناز. [ گ ُ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوعی از گل است .
-
گچ کاشان
لغتنامه دهخدا
گچ کاشان . [ گ َ چ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوعی از کلسیم سولفات است .
-
آب آلو
لغتنامه دهخدا
آب آلو. [ ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آب که در آن آلو تر نهاده باشند.
-
آب باران
لغتنامه دهخدا
آب باران .[ ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ماءالمطر. (تحفه ).
-
آب بقا
لغتنامه دهخدا
آب بقا. [ ب ِ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آب زندگانی .