کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصیلیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اصیلیة
لغتنامه دهخدا
اصیلیة. [ اَ لی ی َ ] (ع ص نسبی ) تأنیث اصیلی . رجوع به اصیلی شود.
-
واژههای مشابه
-
اصیلیه
لغتنامه دهخدا
اصیلیه . [ اَ لی ی َ ] (اِخ ) نام مدرسه ای بود در دهوک بخارج شهر یزد. جعفربن محمد جعفری مؤلف تاریخ یزد آرد: بانی این مدرسه اصیل الدین محمدبن مظفر عقیل بود، و بغایت مدرسه ای عالی است و درگاهی رفیع و قبه ای عالی و ساخت نیکو دارد و باغچه هایی در خلف مد...
-
جستوجو در متن
-
اصیل الدین
لغتنامه دهخدا
اصیل الدین . [ اَ لُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن مظفر عقیل . بانی مدرسه ٔ اصیلیه ٔ دهوک بخارج شهر یزد بود که در نیمه ٔ اول قرن هشتم هجری میزیست . (از تاریخ یزد به اهتمام ایرج افشار). و رجوع به اصیلیه شود.