کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصوات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اصوات
لغتنامه دهخدا
اصوات . [ اَص ْ ](ع اِ) ج ِ صوت . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 65) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). آوازها. (منتهی الارب ) (آنندراج ). بانگها. فریادها. صوتها و صداها. (ناظم الاطباء).و رجوع به صوت شود. || آوازه ها. نیکنامیها. شهرتها. (از اقرب الموارد). و رجوع...
-
واژههای مشابه
-
اصوات افلاک
لغتنامه دهخدا
اصوات افلاک . [ اَص ْ ت ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شیخ اشراق معتقد است که افلاک را اصواتی است بجز اصواتی که مبتنی بر دلایل علمی ظاهریست و گوید همچنانکه رنگهای ستارگان مشروط به شرایط رنگهای موجود در نزدما نیست ، اصوات افلاک نیز چنین است و روا نیس...
-
اصوات طرب
لغتنامه دهخدا
اصوات طرب . [ اَص ْ ت ِ طَ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آواز مغنیان و نغمه ٔ ساز مطربان است . (انجمن آرای ناصری ).
-
واژههای همآوا
-
اسواط
لغتنامه دهخدا
اسواط. [ اَس ْ ] (ع اِ) ج ِ سوط. تازیانه ها. (منتهی الارب ).- دارةالاسواط ؛ یکی از دارات عرب در ظهر ابرق ، درمضجع، و آن برقة بیضاء است ازآن ِ بنی قیس بن جزٔبن کعب بن ابی بکربن کلاب . (معجم البلدان ).
-
اسوات
لغتنامه دهخدا
اسوات . [ اِس ْ ] (اِخ ) سانسکریت : اسواتی ): و نصدّق ایضاً براهمهر فی مکث بنات نعش فی کل ّ منزل ستمائة سنة فیکون موضعه لسنتنا فی المیزان ست ّ درجات و سبععشرة دقیقة، و ذلک فی منزل اسوات عشر درج و ثمان و ثلثین دقیقة. (تحقیق ماللهند بیرونی ص 196).
-
جستوجو در متن
-
آخش
لغتنامه دهخدا
آخش . [ خ ِ ] (صوت ) از اصوات ، و حکایت از درد یا خوشی کند.
-
زیاط
لغتنامه دهخدا
زیاط. (ع مص ) (از «زی ط») منازعه کردن و اختلاف اصوات . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
هزامل
لغتنامه دهخدا
هزامل . [ هََ م ِ ] (ع اِ) آوازها. (منتهی الارب ). اصوات . اصل آن ازامل است . (اقرب الموارد از قاموس ).
-
هدهد
لغتنامه دهخدا
هدهد. [ هََ هََ ] (ع اِ) آواز جن . (منتهی الارب ). اصوات جن است و واحد ندارد. (اقرب الموارد).
-
یعیعة
لغتنامه دهخدا
یعیعة. [ ی َع ْ ی َ ع َ ] (ع اِ) اصوات مردم هرگاه یکدیگر را بخوانند گویند یاع یاع . (از تاج العروس ).
-
قاش ماش
لغتنامه دهخدا
قاش ماش . (ع اِ) رخت خانه . و این از اسماء اصوات است . (منتهی الارب ). ظروف و ادوات . (آنندراج ).
-
خشارم
لغتنامه دهخدا
خشارم . [ خ ُ رِ ] (ع اِ) اصوات . آوازها. (منتهی الارب ). || بینی درشت و گنده . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ).