کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصغر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
علی اصغر
لغتنامه دهخدا
علی اصغر. [ ع َ اَ غ َ ] (اِخ ) ابن عبدالصمد بکری کرمانی قنوجی هندی حنفی . رجوع به علی اصغر کرمانی شود.
-
علی اصغر
لغتنامه دهخدا
علی اصغر. [ ع َ اَ غ َ ] (اِخ ) ابن علی اکبر بروجردی .رجوع به علی اصغر بروجردی شود.
-
علی اصغر
لغتنامه دهخدا
علی اصغر. [ ع َ اَ غ َ ] (اِخ ) ابن غلام علی هیدجی زنجانی . رجوع به علی اصغر زنجانی شود.
-
علی اصغر
لغتنامه دهخدا
علی اصغر. [ ع َ اَ غ َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یوسف قزوینی شیعی . رجوع به علی اصغر قزوینی شود.
-
علی اصغر
لغتنامه دهخدا
علی اصغر. [ع َ اَ غ َ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی (ع ). وی فرزند شیرخوار امام حسین علیه السلام بود که در واقعه ٔ کربلا از تشنگی رنج میبرد و حضرت وی را بر زین گرفت و به میان صف دشمنان برد و آواز برآورد که «ای قوم اگر من به زعم شما گناهکارم این طفل گناهی ...
-
نحس اصغر
لغتنامه دهخدا
نحس اصغر. [ ن َ س ِ اَغ َ ] (اِخ ) کنایه از مریخ است . رجوع به مریخ شود.
-
منذر اصغر
لغتنامه دهخدا
منذر اصغر. [ م ُ ذِ رِ اَ غ َ ] (اِخ ) از ملوک بنی جفنه یا غسانیان است که سیزده سال بعد از نعمان فرمانروایی کرد و پس از وی برادرش جبله به سلطنت رسید. (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 262).
-
اخفش اصغر
لغتنامه دهخدا
اخفش اصغر.[ اَ ف َ ش ِ اَ غ َ ] (اِخ ) ابوالحسن علی بن سلیمان . رجوع به اخفش صغیر شود. و گاه اخفش اصغر بسلیمان بن علی بن سلیمان الیمنی التمیمی النحوی نیز اطلاق کنند چنانکه در خاتمةالطبقات آمده است . (روضات الجنات ص 55).
-
اشتقاق اصغر
لغتنامه دهخدا
اشتقاق اصغر. [ اِ ت ِ ق ِ اَ غ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) امام رازی اشتقاق را به اصغر و اکبر تقسیم کرده و اشتقاق اصغر را بدین سان آورده است : اشتقاق اصغر مانند اشتقاق صیغ ماضی و مضارع و اسم فاعل و اسم مفعول و جز اینها از مصدر، و مراد از اشتقاق متداو...
-
حج اصغر
لغتنامه دهخدا
حج اصغر. [ ح َج ْ ج ِ اَ غ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عمره . (مهذب الاسماء) (کشاف اصطلاحات الفنون ). رجوع به حج شود.
-
ثافل اصغر
لغتنامه دهخدا
ثافل اصغر. [ ف ِ ل ِ اَ غ َ ] (اِخ ) کوهی است براه مکه . || ثافل اصغر و ثافل اکبر نام دو کوه است از بنی ضمره که فاصله ٔ آنها تا رضوی دو شب است . (مراصد).
-
دب اصغر
لغتنامه دهخدا
دب اصغر. [ دُب ْ ب ِ اَ غ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خرس کهین . خرس کوچک . || (اِخ ) خرس کوچک . هفت اورنگ کهین . سریر فلک . بنات النعش اصغر. ضواجع. (مهذب الاسماء). خرس خرد. (التفهیم ). بنات النعش صغری . هفت برادران خرد. اولین از نوزده صورت شمالی قدم...
-
علی اصغر بروجردی
لغتنامه دهخدا
علی اصغر بروجردی . [ ع َ اَ غ َ رِ ب ُ ج ِ ] (اِخ ) ابن شفیعبن اکبر موسوی جابلقی بروجردی . فاضل و عارف به رجال بود. وی بسال 1313 هَ . ق . در قم درگذشت . او راست : طبقات الرواة، در دو مجلد. (از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعة ج 41 ص 84). و رجوع به...
-
علی اصغر بروجردی
لغتنامه دهخدا
علی اصغر بروجردی . [ ع َ اَ غ َ رِ ب ُ ج ِ ] (اِخ ) ابن علی اکبر. متکلم و اخلاقی بود. و بسال 1231 هَ . ق . متولد شد. او راست : 1 - عقائد الشیعة که آن را به نام محمدشاه قاجار تألیف کرده است . 2 - نورالانوار. (از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعة ج ...
-
علی اصغر بکری
لغتنامه دهخدا
علی اصغر بکری . [ ع َ اَ غ َ رِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبدالصمد بکری کرمانی قنوجی هندی حنفی . رجوع به علی اصغر کرمانی شود.