کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصطلاحی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اصطلاحی
لغتنامه دهخدا
اصطلاحی . [ اِ طِ ] (ص نسبی ) آنچه متعلق به اصطلاح باشد. منسوب به اصطلاح . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). واصطلاحی هر چیزی را که وابسته ٔ به اصطلاح باشد گویند،چنانکه گویند: هذا منقول اصطلاحی ، و سنة اصطلاحیة، و شهر اصطلاحی و امثال آن . (از کشاف اص...
-
جستوجو در متن
-
اصطلاحیة
لغتنامه دهخدا
اصطلاحیة. [ اِ طِ حی ی َ] (ع ص نسبی ) تأنیث اصطلاحی . رجوع به اصطلاحی شود.
-
طیاری
لغتنامه دهخدا
طیاری . [ طَی ْ یا ] (حامص ) طیار و آماده و مهیّا بودن . || اصطلاحی بوده است . تریاک مالی .
-
روح الارواح
لغتنامه دهخدا
روح الارواح .[ حُل ْ اَرْ ] (ع اِ مرکب ) اصطلاحی است در موسیقی .
-
پوت کشی
لغتنامه دهخدا
پوت کشی . [ ک َ / ک ِ ] (حامص مرکب ) اصطلاحی است مقنّیان را.
-
چارسرباز
لغتنامه دهخدا
چارسرباز. [ س َ ] (اِ مرکب ) اصطلاحی در بازی آس و اصطلاحی در بازی ورق . چار سرباز در قمار آس . چارصورت سرباز در ورق بازی . چار سرباز در بازی پاسور چار ورق که بر هر یک صورتی بنام سرباز نقش شده است .
-
چارشاه
لغتنامه دهخدا
چارشاه . (اِ مرکب ) (اصطلاحی در قمار) اصطلاحی در بازی آس و ورق . چهارورق از اوراق بازی که بر هر یک تصویر شاه نقش شده باشد. چار صورت شاه در بازی آس و دیگر بازیهای ورق .
-
کوارتت
لغتنامه دهخدا
کوارتت . [ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) اصطلاحی در موسیقی . کواتورکوچک . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کواتور شود.
-
فراموشخانه
لغتنامه دهخدا
فراموشخانه . [ ف َ ن َ/ ن ِ ] (اِخ ) اصطلاحی است که در برابر واژه ٔ «فراماسونری » یا «فری میسنزهال » در ایران به کار رفته است . رجوع به فراماسونری شود.
-
طواش
لغتنامه دهخدا
طواش . [ طَوْ وا ] (ص ، اِ) اصطلاحی است در بندرلنگه و نواحی بمعنی آنکه معامله و تجارت مروارید کند.
-
هزارگز
لغتنامه دهخدا
هزارگز. [ هََ / هَِگ َ ] (اِ مرکب ) اصطلاحی است که گاهی به جای کیلومتر به کار میرود و واحد طول در مسافت شهرها و راههاست .
-
چارخان
لغتنامه دهخدا
چارخان . (اِ مرکب ) خانه ٔ چهارم نرد. اصطلاحی در بازی نرد. خانه ٔ چهارم از نرد در زیر خانه ٔ افشار.
-
چارده
لغتنامه دهخدا
چارده . [ دَه ْ ] (اِ مرکب ) چهارورق ده خال . اصطلاحی در بازی ورق . چارلکات در بازی آس .چاربرگ ورق بازی که بر روی هر یک ده خال نقش شده .
-
جتربهان
لغتنامه دهخدا
جتربهان . [ ج ِ رُ ب َ ] (اِخ ) نام صاحب یکی از حرکات است . (اصطلاحی در احکام نجوم هندی ). رجوع به تحقیق ماللهند ص 265 شود.