کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصطرار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اصطرار
لغتنامه دهخدا
اصطرار. [ اِ طِ ] (ع مص ) اصطرار سُم ؛ سخت تنگ بودن آن . (از اقرب الموارد). تنگ بودن سم . (قطر المحیط). تنگ بودن یا ترنجیده بودن سم . (ازمنتهی الارب ). تنگ شدن سم ستور. (زوزنی ). تنگ شدن سم . (تاج المصادر بیهقی ). تنگ شدن سنب . || فریاد کردن : جاء یص...
-
واژههای همآوا
-
استرار
لغتنامه دهخدا
استرار. [ اِ ت َ ] (اِ) نام غله ایست که آنرا مرجمک نیز گویند و به تازی عدس خوانند. (جهانگیری ).