کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصرم کمرکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اصرم کمرکی
لغتنامه دهخدا
اصرم کمرکی . [ اَ رَ م ِ ؟ ] (اِخ ) رجوع به اصرم کمری شود.
-
واژههای مشابه
-
اصرم اشهلی
لغتنامه دهخدا
اصرم اشهلی .[ اَ رَ م ِ اَ هََ ] (اِخ ) اُصَیْرِم ، که نامش عمروبن ثابت است . صحابی است . (منتهی الارب ). اصرم یا اصیرم اشهلی انصاری و نامش عمروبن ثابت بود. صحابی است . (از تاج العروس ). و رجوع به عمرو و الاصابه ج 1 شود.
-
اصرم خراسانی
لغتنامه دهخدا
اصرم خراسانی . [ اَ رَ م ِ خ ُ ] (اِخ ) رجوع به اصرم بن غیاث خراسانی شود.
-
اصرم شقری
لغتنامه دهخدا
اصرم شقری . [ اَرَ م ِ ش َ ق َ ] (اِخ ) صحابی است . (منتهی الارب ). کسی که پیامبر (ص ) او را به تفاؤل زرعة نامید. صحابی است . (تاج العروس ). و صاحب الاصابة آرد: اسامةبن اخدری تمیمی شقری ... نزیل بصره بود، ابن حبان گوید در حالی که اسلام آورده بود نزد...
-
اصرم کمری
لغتنامه دهخدا
اصرم کمری . [ اَ رَ م ِ ک َ ] (اِخ ) صاحب تاریخ سیستان آرد: قرار گرفتن تمامی ملک سیستان بر خداوند یمین الدین بهرامشاه بن حرب هم در این روز، لشکر طلبیدن سلطان محمد خوارزمشاه از سیستان ، و فرستادن خداوند یمین الدین شمس الدین زنگی بن امیر باحفص جوینی را...
-
سام اصرم کمری
لغتنامه دهخدا
سام اصرم کمری .[ م ِ اَ رَ م ِ ک َ ] (اِخ ) رجوع به اصرم کمری شود.
-
اصرم یعقوب صابر
لغتنامه دهخدا
اصرم یعقوب صابر. [ اَ رَ ی َ ب ِ ب ِ ] (اِخ ) مردی از بزرگان کمر یا کمر زهیر واقع در سیستان بود که بسال 424 هَ . ق . هنگام ورود یاقوتی به کمر او را خدمت کرد و با وی در جنگها شرکت جست . رجوع به تاریخ سیستان ص 377 شود.
-
اصرم بن حمید
لغتنامه دهخدا
اصرم بن حمید. [ اَ رَ م ِ ن ِ ح َ ] (اِخ ) از شاعران عرب بود و در عقدالفرید این ابیات از وی نقل شده است :رشحت حمدی حتی اننی رجل کلی بکل ثناء فیک مُشتغل خولت شکری ما خولت من نعم فحر شکری لما خولتنی خول . (عقدالفرید ج 2 ص 21 و 22).و رجوع به اصرم بن عبد...
-
اصرم بن سیف
لغتنامه دهخدا
اصرم بن سیف . [ اَ رَ م ِ ن ِ س َ ] (اِخ ) صاحب تاریخ سیستان ذیل عنوان نشستن عمرو لیث به امیری ، آرد: ابوطلحه منصوربن [ مسلم و ] محمدبن زیدویه هر دو بنزدیک عمرو آمدند به هری (سال 267 هَ . ق .) و هر دو را خلعت داد و بنواخت و مال بسیار داد و اصرم بن سی...
-
اصرم بن عوف
لغتنامه دهخدا
اصرم بن عوف . [ اَ رَ م ِ ن ِ ع َ ] (اِخ ) از قبیله ٔ قسر و معاصر جریر بود و نسب وی را صاحب بلوغ الارب چنین آورده است : اصرم بن عوف بن عویف بن مالک بن ذبیان بن ثعلبةبن عمروبن یشکربن علی بن مالک بن سعدبن نذیربن قسر. (از بلوغ الارب ج 1 ص 303). و رجوع ب...