کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصرارکننده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اصرارکننده
لغتنامه دهخدا
اصرارکننده . [ اِ ک ُ ن َن ْ دَ / دِ ] (نف مرکب ) سماجت کننده . مُصِرّ. پافشاری کننده . اصرارورزنده .
-
جستوجو در متن
-
اصرارورزنده
لغتنامه دهخدا
اصرارورزنده . [ اِ وَ زَ دَ / دِ ] (نف مرکب ) سماجت کننده . اصرارکننده . و رجوع به اصرارکننده شود.
-
بلغندر
لغتنامه دهخدا
بلغندر. [ ب ُ غ ُ دَ ] (ص ) بسیار مبرم ، چه غندر به معنی مبرم و اصرارکننده است . (آنندراج ). || تن پرور و فربه . (آنندراج ).
-
سمج
لغتنامه دهخدا
سمج . [ س ِ م ِ ] (از ع ، ص ) مصر. مبرم . مصدع . متعب . آنکه هرچه بدو جواب منفی گویند بازآید. آنکه او را هر قدر رانند بازآید. (یادداشت بخط مؤلف ). مصر. اصرارکننده . (ناظم الاطباء) : من آن گدا سمج مبرم کنایه نفهمم گرم برانی از این در درآیم از در دیگر...