کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشکوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشکوب
لغتنامه دهخدا
اشکوب . [ اَ ] (اِ) بمعنی اشکو است که هرمرتبه از پوشش خانه باشد. (برهان ) (آنندراج ). هر مرتبه از پوشش که به تازی طبقه خوانند. (سروری ). مخفف آشکوب . (فرهنگ نظام ) (سروری ) (شرفنامه ٔ منیری ). رجوع به آشکوب شود. || آسمانه و بتازیش سقف خوانند. (هفت قل...
-
واژههای مشابه
-
آشکوب
لغتنامه دهخدا
آشکوب . (اِ) (از پهلوی آشکپ ، سقف . بام . مرتبه و طبقه ٔ بناء) طبقه و مرتبه ٔ خانه . آشیان . آشکو. بربار. برباره . برواره : بر آشکوب نخستینْش دست فکرت من بزیر پای فلک را چو نردبان افکند. کمال اسماعیل . || هر یک از طبقات نه گانه ٔ آسمان : روان ساعدماض...
-
آشکوب
لغتنامه دهخدا
آشکوب . (اِ) هر یک از طبقات زمین در زمین شناسی . (فرهنگستان ).
-
واژههای همآوا
-
آشکوب
لغتنامه دهخدا
آشکوب . (اِ) (از پهلوی آشکپ ، سقف . بام . مرتبه و طبقه ٔ بناء) طبقه و مرتبه ٔ خانه . آشیان . آشکو. بربار. برباره . برواره : بر آشکوب نخستینْش دست فکرت من بزیر پای فلک را چو نردبان افکند. کمال اسماعیل . || هر یک از طبقات نه گانه ٔ آسمان : روان ساعدماض...
-
آشکوب
لغتنامه دهخدا
آشکوب . (اِ) هر یک از طبقات زمین در زمین شناسی . (فرهنگستان ).
-
جستوجو در متن
-
آسمانخانه
لغتنامه دهخدا
آسمانخانه . [ س ْ / س ِ خا ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) سقف . آسمانه . سَمْک . عرش . آشکوب . اَشکوب .
-
آشکوبه
لغتنامه دهخدا
آشکوبه . [ ب َ / ب ِ ] (اِ) آشکوب .
-
آپارتمان
لغتنامه دهخدا
آپارتمان . [ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) خانه ای بچندین آشکوب .
-
اشکو
لغتنامه دهخدا
اشکو. [ اَ ] (اِ) سقف خانه . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). مخفف اشکوب بمعنی سقف . (فرهنگ نظام ). || هر مرتبه از پوشش خانه و بعربی طبقه خوانند. (برهان ). و آنرا اشکوب نیز گویند. (انجمن آرا). هر طبقه و مرتبه ٔ خانه . (فرهنگ نظام ) : ای قبله ٔ بیت ال...
-
چهارطبقه
لغتنامه دهخدا
چهارطبقه . [ چ َ / چ ِ طَ ب َ ق َ / ق ِ ] (ص مرکب ) که طبقات چهار دارد. که دارای چهار اشکوب است . چهاراشکوبه . با چهار اشکوب که روی هم قرار گرفته باشند و مجموعاً تشکیل واحد مستقلی را دهند. آنچه چهار مرتبه داشته باشد. چهارآشیانه .
-
آشکو
لغتنامه دهخدا
آشکو. (اِ) آشکوب : وین چارطاق ششدر هفت آشکوی چرخ یک تابخانه ٔ حرم کبریای اوست .خواجو.
-
آشکوی
لغتنامه دهخدا
آشکوی . (اِ) قصر و مکان عالی : توئی که از غرف آشکوی طارم چرخ نزول یافت بایوان جد تو تنزیل . استاد.در فرهنگها کلمه ٔ فوق و معنای مذکور آمده و شعر استاد ناشناس را هم مثال آورده اند و ظاهراً این صورت مصحف آشکوب باشد.