کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشقردیون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشقردیون
لغتنامه دهخدا
اشقردیون . [ اَق َ ] (معرب ، اِ) بلغت یونانی شقردیون است که سیر صحرائی باشد و بعربی ثوم البری خوانند و حافظالاجساد نیزگویند. (برهان ). رجوع به شقردیون و سقوردیون شود.
-
جستوجو در متن
-
اسفودریون
لغتنامه دهخدا
اسفودریون . [ ] (معرب ، اِ) سیر دشتی . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). رجوع به اسقوردیون و اشقردیون و شقردیون شود.
-
شقردیون
لغتنامه دهخدا
شقردیون . [ ش ُ ق ُ ] (معرب ، اِ) سیر صحرایی و موسیر که بتازی حافظالاجساد گویند. (از آنندراج ) (از برهان ) (ناظم الاطباء). اسقردیون است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). اشقردیون یا اسقردیون است ، ثوم بری و حافظالاجساد و حافظالرمی نیز نامند. (از ذخیره ٔ خوارزم...
-
موسیر
لغتنامه دهخدا
موسیر. (اِ) سیری است که ترشی و آچار سازند از آن . سیر کوهی . ثوم بری . حافظالاجساد. سیر صحرایی . سیر مو. ثوم الحیه . (از یادداشت مؤلف ). اسم فارسی بصل الزیز است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). سیری است کوهی که از آن آچار سازند و در سرکه پرورند و با طعام خور...