کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشعرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشعرة
لغتنامه دهخدا
اشعرة. [ اَ ع ِ رَ ] (ع اِ) ج ِ شعار. (اقرب الموارد). رجوع به شعار شود.
-
واژههای همآوا
-
عشارة
لغتنامه دهخدا
عشارة. [ ع ُ رَ ] (ع اِ) ده یک پاره ٔ هر چیز شکسته . (منتهی الارب ). قطعه ای از هر چیز که به ده قسمت تقسیم شده باشد. (از اقرب الموارد).
-
اشارت
لغتنامه دهخدا
اشارت . [ اِ رَ ] (ع مص ) رجوع به اشارة شود.
-
اشارة
لغتنامه دهخدا
اشارة. [ اِ رَ ] (ع مص ) اشاره . اشارت . انگبین چیدن . (منتهی الارب ). انگبین رُفتن . عسل چیدن . || ریاضت دادن اسب را. || سوار شدن بر اسب در وقت بیع تا بنگرند حسن و روش آن را. (منتهی الارب ). || نمودن بسوی چیزی به دست و جز آن . (از منتهی الارب ). || ...
-
جستوجو در متن
-
اشعار
لغتنامه دهخدا
اشعار. [ اِ ] (ع مص ) آگاهی و اطلاع دادن . (فرهنگ نظام ). اشعره الامر؛ آگاهانید وی را از آن کار و کذا اشعره بالامر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || شعار پوشانیدن کسی را. || اشعر الجنین ؛ موی برآورد بچه در شکم مادر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد)....
-
مقاتلة
لغتنامه دهخدا
مقاتلة. [ م ُ ت َ ل َ ] (ع مص ) کشش و کارزار کردن با کسی . قِتال . قیتال . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || از نیکی دور گردانیدن خدای کسانی را و ملعون گردانیدن ایشان و گویند قاتلهم اﷲ. (از منتهی الارب ) (از ناظم...
-
شعار
لغتنامه دهخدا
شعار. [ ش ِ ] (ع اِ) جل اسب . || علامت و نشان اهل جنگ و سفر که یکدیگر را بدان شناسند و آن چیزی است که در وقت جنگ و در تاریکی شب یکدیگر را بدان می شناسند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || نشان در حج . طاعت در حج . طاعت...