کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشتیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشتیم
لغتنامه دهخدا
اشتیم . [ اَ ] (اِ) چرک و ریمی را گویند که در جراحت باشد. (برهان ). استیم . و رجوع به استیم شود.
-
جستوجو در متن
-
اشتم
لغتنامه دهخدا
اشتم . [ اِ ت ِ ] (اِ) چرک خونی که از زخم پالاید. (ناظم الاطباء). این کلمه در برهان نیست و شاید مخفف استیم و اشتیم باشد. رجوع به اشتیم شود.
-
استیم
لغتنامه دهخدا
استیم . [ اِ ] (اِ) ریمی باشد که سر جراحت گاه چون فراهم آید خون فاسد درون وی ریم گردد و بدرد آید تا پاک بیرون نیاید از شر او ایمن نگردد . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) (اوبهی ). جراحتی است که مندمل شده باشد و در میان آن چرک مانده باشد و در بعضی نسخ ا...