کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشتمام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشتمام
لغتنامه دهخدا
اشتمام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بوئیدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
بوئیدن
لغتنامه دهخدا
بوئیدن . [ دَ ] (مص ) اشمام . اشتمام . شمیم . شمم . (منتهی الارب ). شمامه . (دهار). تشمم . (زوزنی ). رجوع به بوییدن شود.
-
مستاف
لغتنامه دهخدا
مستاف . [ م ُ ] (ع ص ، اِ) نعت مفعولی و اسم مکان و زمان از استیاف . رجوع به استیاف شود. || جای بوئیدن و بینی . (منتهی الارب ). موضع اشتمام . (اقرب الموارد).