کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسپناخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسپناخ
لغتنامه دهخدا
اسپناخ . [ اِ پ َ ] (اِ) رجوع به اسپناج و اسفناج شود.
-
جستوجو در متن
-
سپاناج
لغتنامه دهخدا
سپاناج . [ س ِ ] (اِ) همان اسپاناج است که تره ای است معروف . (رشیدی ). رجوع به سپاناخ و اسپناخ و اسفناج شود.
-
سفاناج
لغتنامه دهخدا
سفاناج . [ س ِ ] (اِ) اسفاناخ است که تره ای است معروف و بهندش پامک گویند. (آنندراج ). رجوع به سِفاناخ . اسفناخ ، اسپناخ ، سپناج ، اسپناج و اسفناج شود.
-
اسفاناج
لغتنامه دهخدا
اسفاناج . [ اِ ] (اِ) بفارسی اسفناج نامند و بیونانی سوماخیوس گویند و بری او در افعال مانند بستانیست و بستانی او معروف و در آخر اوّل سرد و تر و گویند معتدل است ، ملین طبع و با قوه ٔ جالیه و رادعه و سریعالهضم تر و کم نفخ تر از سایر بقول و جهت جمیع امرا...