کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسفل الناس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسفل الناس
لغتنامه دهخدا
اسفل الناس . [ اَ ف َ لُن ْ نا ] (ع اِ مرکب ) اذناب .
-
واژههای مشابه
-
غار اسفل
لغتنامه دهخدا
غار اسفل . [ رِ اَ ف َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کام زیرین . رجوع به غار شود.
-
زاب اسفل
لغتنامه دهخدا
زاب اسفل . [ ب ِ اَ ف َ ] (اِخ ) رود دیگریست در عراق بنام زاب اسفل که بین بغداد و واسط جریان دارد. و سابُس کنار این رود نزدیک به واسط قرار دارد. (از معجم البلدان ج 4). ابن البلخی آرد: و از آثار او [ زوبن طهماسب ] آن است کی در عراق دو نهر آورد که آن ر...
-
زاب اسفل
لغتنامه دهخدا
زاب اسفل . [ ب ِ اَ ف َ ] (اِخ ) نام دو رود است در عراق که هر دو را زاب اسفل خوانند. یکی رودی است که از جبال سلق واقع بین شهر زور و آذربایجان سرچشمه گیرد و از میان دقوقا و اربل عبور کند، فاصله ٔ مسیر این رود در این نقطه با زاب اعلی که آن نیز از مرز آ...
-
راذان اسفل
لغتنامه دهخدا
راذان اسفل . [ ن ِ اَ ف َ ] (اِخ ) رجوع به راذان در سواد عراق شود.
-
صعید اسفل
لغتنامه دهخدا
صعید اسفل . [ ص َ دِ اَ ف َ ] (اِخ ) رجوع به صعید شود.
-
فک اسفل
لغتنامه دهخدا
فک اسفل . [ ف َک ْ ک ِ اَ ف َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به ذیل کلمه ٔ «فک » شود.
-
اسفل سافلین
لغتنامه دهخدا
اسفل سافلین . [ اَ ف َ ل ِ ف ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اسفل السافلین . پیری . || تلف . || رایگان . (منتهی الارب ). || ضلالت و گمراهی مر کافران را و بها فُسّرَ قوله تعالی : ثم رددناه اسفل سافلین . (قرآن 5/95). (منتهی الارب ). || کنایه از هفتمین طبق...
-
اسفل السافلین
لغتنامه دهخدا
اسفل السافلین . [ اَ ف َ لُس ْ سا ف ِ ] (ع اِ مرکب ) رجوع به اسفل سافلین شود.
-
عالم ملکوت اسفل
لغتنامه دهخدا
عالم ملکوت اسفل . [ ل َ م ِ م َ ل َ ت ِ اَ ف َ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) عالم مثل معلقه و صور مقداری است . (رسائل ملاصدرا ص 151، 283). و رجوع به شرح منظومه ص 183 شود.
-
جستوجو در متن
-
غار
لغتنامه دهخدا
غار. (ع اِ) سوراخ در کوه . (دهار). دره و شکاف کوه . (برهان ) (دستور اللغة). سوراخ کوه . (مهذب الاسماء). سمج که در کوه باشد. شکاف کوه که به خانه مانند باشد. شکاف عمیق در کوه به سوی پستی . سوراخ زمین و یا گود بزرگ که در آن جانور وحشی جای گیرد. سوراخی ک...
-
فی
لغتنامه دهخدا
فی . (ع حرف جر) حرف جر است . (منتهی الارب ). حرف جر است و ده معنی دارد: یکی معنی ظرفیت حقیقی « : غلبت الروم فی ادنی الارض و هم من بعد غلبهم سیغلبون فی بضع سنین » (قرآن 2/30-4)، یا ظرفیت مجازی مانند« : رأیت الناس یدخلون فی دین اﷲ افواجاً» (قرآن 2/110...
-
غدیر خم
لغتنامه دهخدا
غدیر خم . [ غ َ رُ / رِ خ ُم م ] (اِخ )غدیری است بین مکه و مدینه ، و فاصله ٔ آن تا جحفه دومیل است . (معجم البلدان ). موضعی است میان حرمین در ناحیه ٔ جحفه ، بر سه میلی آن و گفته اند نزدیک جحفه بر یک میلی آن است و ذکر آن در حدیث آمده است . ابن اثیر گوی...