کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسطفانوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسطفانوس
لغتنامه دهخدا
اسطفانوس . [ اِ طِ ] (اِخ ) نام کاتب ابن الهیثم . (الوزراء و الکتاب ص 18). || نام کاتب عبدبن زیاد. (ایضاً ص 19).
-
واژههای همآوا
-
استفانوس
لغتنامه دهخدا
استفانوس . [ اِ ت ِ ] (اِخ ) یکی از خدمه ٔ اسکندر که خوش آواز و مضحک و کریه المنظر بود. روزی آتنوفان خادم دیگر اسکندر به اسکندر گفت : بدن این حیوان (استفانوس ) را به نفت بیالائیم ، اگر مشتعل شد و نتوانستیم آنرا خاموش کنیم ، معلوم خواهد شد که اثرات نف...
-
اصطفانوس
لغتنامه دهخدا
اصطفانوس . [ اَ طَ ] (اِخ ) محله ایست به بصره بنام کاتبی نصرانی در قدیم که در روزگار زیاد یا نزدیک بدان میزیست . (از معجم البلدان ) (مراصدالاطلاع ).
-
اصطفانوس
لغتنامه دهخدا
اصطفانوس . [ اَ طَ ] (اِخ ) نام دهقانی است . فرزدق گوید : و لولا فضول الاصطفانوس لم تکن لتعدو کسب الشیخ حین تحاوله .و وی دهقانی از مردم بحرین بود و ازمذهب مجوس پیروی میکرد و کاتب عبیداﷲبن زیاد و صاحب «سکه ٔ اصطفانوس » در بصره بود. (از المعرب جوالیقی ...
-
اصطفانوس
لغتنامه دهخدا
اصطفانوس . [ اِ طِ ] (اِخ ) مردی از مردم آتن بود. با گروهی ستونی از سنگ بساخت و روی آن درود و ثنا بر ارسطونوشت . رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 55، و اسطفانس شود.