کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسجهرار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسجهرار
لغتنامه دهخدا
اسجهرار. [اِ ج ِ ] (ع مص ) اسجهرار نبات ؛ بالیدن و گسترده شدن .بالیدن نبات و منبسط و گسترده گردیدن آن . (منتهی الارب ). || اسجهرار سراب ؛ نمودن و ناپدید شدن . (از منتهی الارب ). سپید نمودن سراب در بیابان . || اسجهرار باد؛ پیش آمدن آن . (منتهی الارب )...
-
جستوجو در متن
-
مسجهر
لغتنامه دهخدا
مسجهر. [ م ُ ج َ هَِ رر ] (ع ص ) نعت فاعلی از اسجهرار. سپید. (منتهی الارب ). ابیض . (اقرب الموارد). رجوع به اسجهرار شود.
-
مسجهرة
لغتنامه دهخدا
مسجهرة. [ م ُ ج َ هَِ رْ رَ ] (ع ص ) تأنیث مسجهر. رجوع به مسجهر و اسجهرار شود. || سحابة مسجهرة؛ ابر درخشان آب . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
پیش آمدن
لغتنامه دهخدا
پیش آمدن . [ م َ دَ ] (مص مرکب ) نزدیک آمدن . نزدیک شدن . تقدم . (منتهی الارب ). به حضور درآمدن . پیش روی آمدن . مقابل آمدن . اقبال . استقبال . (منتهی الارب ). جلو آمدن کسی یا چیزی را. به کسی یا چیزی نزدیک گشتن . نزدیک آمدن از جانب مقابل : عرض . (منت...