کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استیغال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استیغال
لغتنامه دهخدا
استیغال . [ اِ ] (ع مص ) کش ها و بغلهای تن را شستن . بغل شستن . (منتهی الارب ): استوغل الرجل ؛ غسل مغابنه و بواطن اعضائه . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
مستوغل
لغتنامه دهخدا
مستوغل . [ م ُ ت َ غ ِ ] (ع ص ) بغل شوینده . (از منتهی الارب ). آنکه زیر بغلها و قسمت داخلی اعضای خویش را بشوید. (از اقرب الموارد). و رجوع به استیغال شود.