کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استواردارنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استواردارنده
لغتنامه دهخدا
استواردارنده . [ اُ ت ُ دا رَ دَ / دِ ] (نف مرکب ) امین . آمن . مؤمن .
-
جستوجو در متن
-
آمن
لغتنامه دهخدا
آمن . [ م ِ ] (ع ص ) بزینهار. بازینهار. بی بیم . بی خوف . ایمن . استواردارنده بی بیمی .
-
وابصة
لغتنامه دهخدا
وابصة. [ ب ِ ص َ ] (ع اِ) آتش . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || و یقال انه لوابصة سمعِ؛ یعنی وی استواردارنده است هر چیز را که بشنود. (منتهی الارب ). || الوابصة؛ البرقة. و یقال «ما فی النار وابصة»؛ ای جمرة. (المنجد).
-
دانش پذیر
لغتنامه دهخدا
دانش پذیر. [ ن ِ پ َ ] (نف مرکب ) مخفف دانش پذیرنده . که دانش پذیرد. پذیرنده ٔ دانش . قبول کننده ٔدانش و علم . استواردارنده ٔ علم و دانش : دگر گفت کای شاه دانش پذیرخردمند و از گوهر اردشیر. فردوسی .چنین گفت پس یزدگرد دبیرکه ای شاه دانا و دانش پذیر. فر...