کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استوائی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استوائی
لغتنامه دهخدا
استوائی . [ اِ ت ِ ] (ص نسبی ) منسوب به استوا. منسوب به خط استوا.
-
استوائی
لغتنامه دهخدا
استوائی . [ اُ ت ُ ] (ص نسبی ) منسوب به استوا، کوره ٔ نیشابور. گروهی از علماء بدین نسبت شهرت دارند از آن جمله ابوجعفر محمدبن بسطام بن الحسن الاستوائی متولی قضاء نیشابور، متوفی بسال 432 هَ .ق . و عمربن عقبة الاستوائی النیشابوری از اصحاب عبداﷲبن المبار...
-
واژههای مشابه
-
صاعد استوائی
لغتنامه دهخدا
صاعد استوائی . [ ع ِ دِ اُ ت ُ ] (اِخ ) رجوع به صاعدبن محمدبن احمد شود.
-
جستوجو در متن
-
سارسیدیورنیس
لغتنامه دهخدا
سارسیدیورنیس .[ ی ُ ] (اِ) نوعی از پرندگان است با پاهای پرده دار از خانواده ٔ مرغابی که درمناطق استوائی زندگی میکند. و نوعی از آن با نوک سیاه در مناطق استوائی افریقا و بیرمانی دیده میشود.
-
تانتال
لغتنامه دهخدا
تانتال . (فرانسوی ، اِ) نوعی از مرغان بلندپای برنگهای سفید و گلی دارای خالهای سیاه از جانوران نواحی استوائی آمریکا است .
-
لامانتن
لغتنامه دهخدا
لامانتن . [ ت َ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی پستاندار آبزی علفخوار از جنس قطاس ها که در رودخانه های افریقاو امریکای استوائی میزید. حوت ذوثدیین . دب ّالبحر.
-
خوجانی
لغتنامه دهخدا
خوجانی . (ص نسبی ) منسوب به خوجان که قصبه ای است در نواحی نیشابور و از آنجاست ابوعمرو فراتی خوجانی که شیخ حنفی بود و صاعد استوائی خوجانی بن محمد. (از انساب سمعانی ) (منتهی الارب ).
-
درخت پیه
لغتنامه دهخدا
درخت پیه . [ دِ رَ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) یا درخت دنبه . نام عمومی چندین درخت از تیره ٔ فرفیون ها که دارای پیه گیاهی هستند. پوشش دانه ٔ درخت پیه چینی پیهی دارد که از آن شمع و صابون میسازند. جوزهای درخت پیه استوائی نیز دارای چربی خاصی است که ب...
-
درخت نان
لغتنامه دهخدا
درخت نان . [ دِ رَ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) درخت گرمسیری از نوع آرتوکارپوس که میوه ٔ آن غذای عمده ٔ مردم نواحی استوائی اقیانوس کبیر و جزایر هند غربی است و چون پخته شود شبیه به نان میباشد. (از دائرةالمعارف فارسی ).
-
سائی میری
لغتنامه دهخدا
سائی میری . (اِ) میمونی است که در مناطق استوائی آمریکا سه نوع از آن دیده میشود این حیوان با انیاب تیز برجسته ودر عین حال خمیده و با ثنایای برگشته و دم بسیار بلند استوانه ای پیچان مشخص میشود. رنگ آن معمولاً زرد نارنجی است . نوع معمولی سائی میری در سرا...
-
نان
لغتنامه دهخدا
نان . (اِ) (درخت ...) درخت نان یا شجرةالخبز . از گیاهان مناطق استوائی است و ساقه ای کلفت و میوه هایی درشت دارد، میوه ٔ این درخت را می پزند و چون نان می خورند، چوب این گیاه برای ساختن کاغذ به کار می رود و همچنین شیره ٔصمغمانندی دارد که برای ساختن چسب ...
-
بااباب
لغتنامه دهخدا
بااباب . [ اُ ] (اِ) خبزالقرود. بائوباب . عظیم ترین درخت روی زمین است در نواحی استوائی میروید و از تیره ٔ بمباسه میباشد، ارتفاعش خیلی زیاد نیست ولی محیط تنه اش تا 20 متر می رسد بنام انجیر معابد نیز مشهور است . (از گیاهان دارویی ج 1) (از لاروس ).
-
ساعت مستوی
لغتنامه دهخدا
ساعت مستوی . [ ع َ ت ِ م ُ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ساعت مستویه . مداری است که در آن از فلک پانزده درجه دور زند. (مفاتیح ). ساعت راست . ساعت معدل . ساعت معتدل . ساعت استوائی . ساعت اعتدالی . ساعت وسطی . و آن بیست و چهار یک شبانه روز، و ساعت معمو...