کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استواء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استواء
لغتنامه دهخدا
استواء. [ اِ ت ِ ] (اِخ ) (سنةالَ ...) نام سال هشتم از هجرت رسول (ص ).
-
استواء
لغتنامه دهخدا
استواء. [ اِ ت ِ ] (اِخ ) (خطِ...) اِسْتِوا. خطی موهوم که زمین را بدو نیمه کند از اقصای مشرق تا اقصای مغرب . (دمشقی ). معدل النهار. استوای فلکی : روزی بود کاین پادشا بخشد ولایت مر ترااز حد خط استوا تا غایت افریقیه . (منسوب به منوچهری ).از غیرت رایتت ...
-
استواء
لغتنامه دهخدا
استواء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برابر یکدیگر شدن . (منتهی الارب ). برابر شدن . (غیاث ). برابر شدن با. برابر گردیدن . (منتهی الارب ). برابری . یکسانی . همواری : استویا؛ با همدیگر برابر و مانند شدند. (منتهی الارب ) : تا آفتاب رایش در خط استواست روز و شب عدو...
-
واژههای مشابه
-
خط استواء
لغتنامه دهخدا
خط استواء. [ خ َطْ طِ اِ ت ِ ] (اِخ ) خطی است موهوم که یک سر آن بمشرق و سر دیگر بمغرب که حکما در زمین بمقابله و محاذات دائره ٔ معدل النهار بر وسط زمین فرض کنند بنهجی که اگر دایره ٔ معدل النهار قاطع عالم شده زمین را هم قطع نماید، پس زمین از جایی که قط...
-
جستوجو در متن
-
یکسانی
لغتنامه دهخدا
یکسانی . [ ی َ / ی ِ ] (حامص مرکب )برابری . مساوات . تساوی . استواء. (یادداشت مؤلف ). یکسان بودن . || اعتدال . (یادداشت مؤلف ).
-
راست بخش
لغتنامه دهخدا
راست بخش . [ ب َ ] (نف مرکب ) مقسط. (مهذب الاسماء). بخش کننده بقسط و عدل . بخش کننده بتساوی و استواء.
-
انزحاف
لغتنامه دهخدا
انزحاف . [ اِ زِ ] (ع مص ) انزحاف قوافی در عروض مقابل استواء آن . (یادداشت مؤلف ).
-
جزع بقرانی
لغتنامه دهخدا
جزع بقرانی . [ ج َ ع ِ ؟ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی جزع است که گرانبهاترین و کمیاب ترین اقسام آن بشمار است و خطوط مستقیم و بدون اعوجاجی بر آن کشیده شده و صفائح آن متراکم بر رویهم به انتهامیرسد و استواء نهایات آن دلیل استواء سطح و صفحه ٔ آن باشد. ...
-
طیبغا
لغتنامه دهخدا
طیبغا. [ ب َ ] (اِخ ) علاءالدین دوادار بکلیتی . وی مبتکر آلتی است که در علم نجوم بکار میرود. نام آن آلت «ربعکاری بر مقنطرات خط استواء» است . وی را رساله ای است که در آن آلت بحث میکند.
-
ربع کاری
لغتنامه دهخدا
ربع کاری . [ رُ ع ِ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) آلتی است نجومی مصنوع بر مقنطرات خط استواء وآنرا علاءالدین طیبغا الدوادار البکلیتی ابتکار کرده است . (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به طیبغا شود.
-
خط محور
لغتنامه دهخدا
خط محور. [ خ َطْ طِ م ِ وَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خطی است موهوم که یک سر او بر شرق وسر دیگر بر غرب پیوسته است و با خط استواء متقاطع است و سیر آفتاب بر او می باشد . (از شرفنامه ٔ منیری ) (از آنندراج ) : ز خط استواء و خط محورفلک را تا صلیب آید هوید...
-
خوجان
لغتنامه دهخدا
خوجان .(اِخ ) قصبه ٔ بلوک استواء از نیشابور. (دمشقی ) (معجم البلدان ) (منتهی الارب ): خوجان شهرکی است [ از خراسان ] با کشت و برز بسیار و آبادان و از حدود نشابور است . (حدود العالم ). چون به خوجان رسیدند قصبه ٔ استواء، طغرل بامداد از آنجا برانده بود. ...
-
قبةالارض
لغتنامه دهخدا
قبةالارض . [ ق ُب ْ ب َ تُل ْ اَ ] (ع اِ مرکب ) هیأت دان ها در تفسیر آن اختلاف دارند. گفته اند هرگاه دائره ای را در سطح نصف النهار فرض کنیم که بر روی قسمت معموره ٔ زمین بخط استواء برخورد این دائره ربع معمور زمین را به دو بخش شرقی و غربی قطع و تقسیم ...