کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استهداف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استهداف
لغتنامه دهخدا
استهداف . [ اِ ت ِ] (ع مص ) نشانه شدن . (زوزنی ). بنشانه ٔ چیزی شدن . (تاج المصادر بیهقی ). نشانه ٔ چیزی شدن . خود را نشانه ساختن . نشانه کردن خود را: من صنف فقد استهدف . || بلند برآمدن . اهداف . بلند گردیدن . || پائیدن . || کوتاهی کردن دوشنده در دوش...
-
جستوجو در متن
-
مستهدف
لغتنامه دهخدا
مستهدف . [ م ُ ت َ دِ ] (ع ص ) منتصب و افراخته . || مرتفع و بلند. (از اقرب الموارد). || عریض و پهن : رکن مستهدف . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || حالب و دوشنده . (از اقرب الموارد). دوشنده ٔ کمی کننده . (از منتهی الارب ). و رجوع به استهداف شود...
-
بلند گردیدن
لغتنامه دهخدا
بلند گردیدن . [ ب ُ ل َ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) بلند شدن . بلند گشتن . افراخته شدن . مرتفع شدن . برآمدن . بالا گرفتن . اِستهداف . اِسرنداء. اِنتباک . تَخبّق . تَعرید. تَیه .جَحر. دَمخ . سَموّ. سِنی ̍. شبوة. شَزْو. طُموّ. عُروج . عُرود. قَزح . کَبْو یا...