کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استقاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استقاء
لغتنامه دهخدا
استقاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) آب برکشیدن . (زوزنی ). آب کشیدن . آب در مشک کشیدن . (تاج المصادر بیهقی ). برکشیدن آب از چاه . || آب خواستن . || سقاء خواستن . || فربه شدن شتران . (منتهی الارب ). || نوشاندن آب و شراب و مثل آن . (غیاث ) : لاجرم آماس گیرد دست...
-
واژههای همآوا
-
استقاع
لغتنامه دهخدا
استقاع . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برگردیدن رنگ . تغیر لون . یقال : اُستقعلونه (مجهولاً)؛ وقتی که تغییر کند. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
مستقی
لغتنامه دهخدا
مستقی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استقاء. برکشنده ٔ آب از چاه . (آنندراج ). آب کشنده و آبکش . (از منتهی الارب ). || سقی و آبیاری خواهنده . (از اقرب الموارد). رجوع به استقاء شود.
-
استناء
لغتنامه دهخدا
استناء. [ اِ ت ِ ] (ع مص )آب کشیدن . (تاج المصادر بیهقی ). استقاء. (زوزنی ).