کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استعداد ذاتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
قابلیت داشتن
لغتنامه دهخدا
قابلیت داشتن . [ ب ِ لی ی َ ت َ ] (مص مرکب ) از قابلیت عربی + داشتن فارسی . لایق بودن . قابل بودن . استعداد ذاتی داشتن . برازندگی و شایستگی داشتن .
-
امکان استعدادی
لغتنامه دهخدا
امکان استعدادی . [ اِ ن ِ اِ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) امکان استعدادی عبارت از کیفیت استعدادی است که موجب تهیؤ ماده برای صور و اعراض است بطور متعاقب و قابل شدت و ضعف است . امکان یا لحاظ میشود به اعتبار ماهیت و ذات خود و آن امکان ذاتی است و یا لح...
-
ثریا پاشا
لغتنامه دهخدا
ثریا پاشا. [ ث ُ رَی ْ یا ] (اِخ ) یکی از وزرای دولت عثمانی پسر عثمان پاشای گمرک چی . مولد او بسال 1241 هَ . ق . در اسلامبول . او پس از اکمال تحصیلات در باب عالی عضو مضبطه ٔ همایونی شد و بواسطه ٔ حسن کفایت و استعداد ذاتی مأموریتهای گوناگون یافت از ج...
-
صادراول
لغتنامه دهخدا
صادراول . [ دِ رِ اَوْ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نخستین معلولی که از باریتعالی صادر شده است . ملا عبدالرزاق لاهیجی گوید: حکما گفته اند که از واحد حقیقی که هیچگونه کثرت در او نباشد (نه حقیقی و نه اعتباری ) صادر نتواند شد بالذات در مرتبه ٔ واحده مگر...
-
ایمنی
لغتنامه دهخدا
ایمنی . [ م ِ ] (حامص ) مصونیت . ایمن بودن .(فرهنگ فارسی معین ). امن و امان و سلامت و حفاظت و حمایت و کامرانی و سعادت . (ناظم الاطباء) : کسی کو خرد جوید و ایمنی نیازد سوی کیش اهریمنی . فردوسی .شما را خوشی جستم و ایمنی نهان کردن کیش اهریمنی . فردوسی ....
-
جوهر
لغتنامه دهخدا
جوهر. [ ج َ هََ ] (معرب ، اِ) گوهر. (مهذب الاسماء). هر سنگ که از آن منفعتی برآید همچو الماس و یاقوت و لعل و امثال آن ، معرب گوهر است که مروارید باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (برهان ). هر یک از سنگهای نفیسه همچون الماس و یاقوت و ا...
-
غریزة
لغتنامه دهخدا
غریزة. [ غ َزَ ] (ع اِ) سرشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) . سرشت و طبیعت . (غیاث اللغات ). سرشت مردم . (دهار). طبیعت اعم از خیر و شر. ج ، غَرائِز. (اقرب الموارد). خوی . (مهذب الاسماء) (مقدمةالادب زمخشری ) (السامی فی الاسامی ). طبع. سجیه . خلیقه . نهاد...
-
حبیب خراسانی
لغتنامه دهخدا
حبیب خراسانی . [ ح َ ب ِ خ ُ ] (اِخ ) حاج میرزا... شاعر خراسانی از خاندان شهیدی . وی پسر حاج میرزا هاشم پسر میرزا هدایت اﷲ پسر میرزا مهدی خراسانی شهید در سال 1266 هَ . ق . در فتنه سالاری و ایامی که شهر مشهد در محاصره بوده پا به عرصه ٔ وجود گذاشت و پس...
-
کیفیت
لغتنامه دهخدا
کیفیت . [ ک َ / ک ِ فی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) چگونگی و حالت و وضعی که حاصل باشد در چیزی ، و در فارسی به تخفیف نیز آید. (غیاث ). صفت و چگونگی . (ناظم الاطباء). چگونگی . چونی . (فرهنگ فارسی معین ) : کیفیت به پارسی چگونگی باشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی )....
-
قوة
لغتنامه دهخدا
قوة. [ ق ُوْ وَ ] (ع مص ) قوت . قوه . توانا گردیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (اِ) (اصطلاح ریاضی ) در اصطلاح ریاضی ، توان : دو به قوه ٔ پنج ، به توان پنج . || مجموع عوامل اداره کننده ٔ یک کشور را به سه قوه تقسیم کنند. (فرهنگ فارسی معین )....
-
حاجی بابا
لغتنامه دهخدا
حاجی بابا. (اِخ ) (کتاب ...) در سال 1824 م . / 1239 هَ . ق . یعنی قریب بده سال پس از مراجعت آخری خود از ایران جیمز موریه کتابی به انگلیسی در لندن منتشر ساخت به نام حوادث زندگانی حاجی بابای اصفهانی و چهار سال بعد از این تاریخ جلد دیگری بشکل ذیل بر کتا...
-
جدل
لغتنامه دهخدا
جدل . [ ج َ دَ ] (ع اِمص ) خصومت ، اسم است جدال را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سختی دشمنی . (از شرح قاموس ). سختی و لداد در خصومت . (از قطر المحیط). پیکار. (مهذب الاسماء). مخاصمت . ستیز. || قدرت بر خصومت . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). توانائ...
-
خداشناسی
لغتنامه دهخدا
خداشناسی . [ خ ُ ش ِ ] (حامص مرکب ) شناخت خدا.معرفةاﷲ. (یادداشت بخط مؤلف ). کنایه از تدین و دینداری . دانش خداشناسی : دانش خداشناسی در معنی حقیقی خود، شامل قسمتی از فلسفه است که از طرفی با توصیف جهان سر و کار دارد. البته نه من حیث هوهو، بلکه از جهت ...
-
طهماسب
لغتنامه دهخدا
طهماسب . [ طَ ] (اِخ ) (شاه طهماسب اول ) ابن شاه اسماعیل صفوی . وی از سلسله ٔ صفویه دومین پادشاه است که از سال 930 الی 984هَ . ق . سلطنت کرده است . تولد وی بنابر روایت اسکندربیک منشی در تاریخ عالم آرای عباسی بسال 919 در قریه ٔ شاه آباد از اعمال اصفها...