کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استضعاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استضعاف
لغتنامه دهخدا
استضعاف . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ناتوان شمردن . اِکارَه . سست پنداشتن . ناتوان یافتن کسی را. (منتهی الارب ). ضعیف یافتن و شمردن . (تاج المصادر بیهقی ). ضعیف شمردن . (زوزنی ). حقیر داشتن . || مقهور ساختن . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
مستضعف
لغتنامه دهخدا
مستضعف . [ م ُ ت َ ع ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استضعاف . ضعیف شمرنده . (اقرب الموارد). رجوع به استضعاف شود.
-
اکارة
لغتنامه دهخدا
اکارة. [ اِ رَ ] (ع مص ) اکارت . خوار پنداشتن کسی را و سست و ناتوان شمردن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازناظم الاطباء). استذلال . استضعاف . (یادداشت مؤلف ).
-
مستضعف
لغتنامه دهخدا
مستضعف . [ م ُ ت َ ع َ ](ع ص ) نعت مفعولی از استضعاف . ضعیف شمرده شده . (اقرب الموارد). ضعیف داشته . حقیرداشته . ناتوان شمرده شده . سست پنداشته . ناتوان یافته شده . زار ناتوان . رجوع به استضعاف شود : گروهی را که مستضعف بودند رها کردند. (تاریخ بیهقی چ...
-
مستضعفین
لغتنامه دهخدا
مستضعفین . [ م ُت َ ع َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مستضعف (در حال نصبی و جری ). ناتوانان . ناتوان شمرده شدگان : و مالکم لاتقاتلون فی سبیل اﷲ و المستضعفین من الرجال و النساء. (قرآن 75/4). قالوا کنا مستضعفین فی الارض . (قرآن 97/4).اًلا المستضعفین من الرجال و الن...