کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استرهان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استرهان
لغتنامه دهخدا
استرهان . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) گرو خواستن . (تاج المصادر بیهقی ). طلب گرو کردن .بگرو ستانیدن . بگرو ستاندن خواستن . رهینه طلبیدن .
-
جستوجو در متن
-
مسترهن
لغتنامه دهخدا
مسترهن . [ م ُ ت َ هَِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استرهان . آنکه رهن و گرو می خواهد. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به استرهان شود.
-
گرو خواستن
لغتنامه دهخدا
گرو خواستن . [ گ ِ رَ / رُو خوا / خا ت َ ] (مص مرکب ) شیئی را به رهن قبول کردن . استرهان . (تاج المصادر بیهقی ) : چون بکاری جو، نروید غیر جوقرض تو کردی ، ز که خواهی گرو؟مولوی .