کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استرقاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استرقاء
لغتنامه دهخدا
استرقاء. [اِ ت ِ ] (ع مص ) افسون کردن خواستن . (زوزنی ). افسون خواستن . (تاج المصادر بیهقی ). رقیه خواستن . و منه : استرقیته فرقانی رقیة. (منتهی الارب ). تعویذ طلبیدن .
-
واژههای همآوا
-
استرقاع
لغتنامه دهخدا
استرقاع .[ اِ ت ِ ] (ع مص ) استرقاع ثوب ؛ درپی خواه شدن جامه . (منتهی الارب ). محتاج وصله شدن جامه . بپاره آمدن جامه . (تاج المصادر بیهقی ). بوژنگ آمدن جامه . (زوزنی ).