کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استرعال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استرعال
لغتنامه دهخدا
استرعال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) در پی یکدیگر رفتن گوسپند. (منتهی الارب ).پی درپی رفتن گوسفند. || پیشرو گله شدن . (منتهی الارب ). با اول رمه بیرون رفتن گوسپند و اسب .
-
جستوجو در متن
-
مسترعل
لغتنامه دهخدا
مسترعل . [ م ُ ت َ ع ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استرعال . آنکه همراه گله برآید و یا گله کش و گله بان و یا صاحب شتران و پیشرو گله . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و رجوع به استرعال شود.
-
پی درپی
لغتنامه دهخدا
پی درپی . [ پ َ / پ ِ دَ پ َ / پ ِ ] (ق مرکب ) پیاپی . یکی پس دیگری . متواتر. علی الاتصال . (آنندراج ). مسلسل . دَمادَم . متعاقب یکدیگر. متتابع. متتالی . پشت سر یکدیگر : چندگاه اینچنین برود و به می هر شبم عیش بود پی درپی . نظامی .مکافاءة، کفاء؛ پی در...