کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استرحال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استرحال
لغتنامه دهخدا
استرحال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) کوچ خواستن از کسی . (منتهی الارب ). || پالان برکردن خواستن . (تاج المصادر بیهقی ).
-
جستوجو در متن
-
مسترحل
لغتنامه دهخدا
مسترحل . [ م ُ ت َ ح ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استرحال . کوچ خواهنده از کسی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || خواهنده ٔ راحلة و شتر از کسی . || شتر نجیب . (اقرب الموارد). رجوع به استرحال شود.
-
مسترحلة
لغتنامه دهخدا
مسترحلة. [ م ُ ت َ ح ِ ل َ ] (ع ص ) تأنیث مسترحل : ناقة مسترحلة؛ شترماده ٔ نجیب . (منتهی الارب ). رجوع به استرحال و مسترحل شود.