کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استبهال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استبهال
لغتنامه دهخدا
استبهال .[ اِ ت ِ ] (ع مص ) استبهال ناقة؛ دوشیدن ناقه ٔ بی پستان بند را. (از منتهی الارب ). || استبهال والی رعیّت را؛ مهمل و بی قید گذاشتن حاکم رعایای خود را. (منتهی الارب ). بی قید و مطلق العنان گردانیدن والی رعیت را. || استبهال بادیه قوم را؛ یعنی آ...
-
جستوجو در متن
-
مستبهل
لغتنامه دهخدا
مستبهل . [ م ُ ت َ هَِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استبهال . والی مستبهل ؛ والی که رعیت را مهمل و بی قید گذارد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به استبهال شود.