کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استاندال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استاندال
لغتنامه دهخدا
استاندال . [ اِ ] (اِخ ) هانری بیل . نویسنده ٔ فرانسوی ، مولد گرِنُبْل (1783 - 1842 م .). نویسنده ٔ «شارترز دُپارم » و «روژ اِ نوار» . وی روانشناسی ذکی ّ و دارای روحی احساساتی است .
-
استاندال
لغتنامه دهخدا
استاندال . [ اِ ] (اِخ ) شهری به آلمان (پروس )، واقع در ساحل اوشت .
-
جستوجو در متن
-
گرنبل
لغتنامه دهخدا
گرنبل . [ گ ِ رِ ن ُ ] (اِخ ) حاکم نشین ناحیت ایزر در ساحل ایزر و دراک ، دارای 116400 تن جمعیت است و در 557 هزارگزی جنوب شرقی پاریس واقع شده . آنجا اسقف نشین و دارای دادگاه استان و آکادمی ، دانشگاه ، دانشکده ٔ حقوق ، ادبیات و علوم است و کارخانه ٔ دست...
-
استندال
لغتنامه دهخدا
استندال . [ اِ ت َ ] (اِخ ) استاندال . هانری بیل . نویسنده ٔ فرانسوی ، مولد گرِنُبْل بسال 1783 م . و وفات در پاریس 1842 م . وی در آغاز سپاهی بود و بعدها به نقاشی و آنگاه بتجارت پرداخت و چندین بار بسیاحت ایتالیا رفت و چند سیاحت نامه نوشت و عاقبت داستا...