کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اساسه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اساسه
لغتنامه دهخدا
اساسه . [ اَ / اِ س َ / س ِ ] (اِ) نگریستن به گوشه ٔ چشم و واپس دیدن . (برهان ) (سروری ) (مؤید الفضلاء) (جهانگیری ). || سامان و جمعیت بسیار. (برهان ).
-
واژههای مشابه
-
اساسة
لغتنامه دهخدا
اساسة. [ اِ س َ ] (ع مص ) سوس یعنی پت و شپشه افتادن . کرمک درافتادن در چیزی . (منتهی الارب ). شپشه درافتادن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). شپشه درافتادن گندم و برنج را. کرم درافتادن پشم را. || بسیارکنه شدن گوسپند. (منتهی الارب ). شپشه شدن گوسفند. (...
-
واژههای همآوا
-
اثاثه
لغتنامه دهخدا
اثاثه . [ اَ ث َ ] (ع اِ) واحد اثاث . (منتهی الارب ).
-
اثاثه
لغتنامه دهخدا
اثاثه . [ اَ ث َ ] (ع مص ) بانبوه شدن موی و نبات و شاخ درخت . (تاج المصادر). || کلان سرین شدن (زن ). (منتهی الارب ).
-
اثاثه
لغتنامه دهخدا
اثاثه . [ اُ/اَ ث َ ] (اِخ ) نامی از نامهای عرب از آن جمله نام پدر مسطح صحابی . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
کرمک
لغتنامه دهخدا
کرمک . [ ک ِ م َ ] (اِ مصغر) تصغیر کرم . (برهان ) (آنندراج ). کرم کوچک . (ناظم الاطباء). کرم خرد. (یادداشت مؤلف ) : شب زمستان بود کپی سرد یافت کرمک شب تاب ناگه می بتافت . رودکی .سبک سیمبر پیش مادر بگفت از آن سیب و آن کرمک اندر نهفت . فردوسی .تو که ا...