کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ازنم الجذع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ازنم الجذع
لغتنامه دهخدا
ازنم الجذع . [ اَ ن َ مُل ْ ج َ ذَ] (ع اِ مرکب ) (الَ ...) اَزْلَم الجَذَع . روزگار. روزگار سخت . || سختی . بلا. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
ازلم الجذع
لغتنامه دهخدا
ازلم الجذع . [ اَ ل َ مُل ْ ج َ ذَ ] (ع اِ مرکب ) (الَ ....) اَزْنَم الجَذَع . بُز کوهی . (منتهی الارب ). || روزگار. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). روزگار پر از شداید. روزگار سخت . (اقرب الموارد). || بلای بد. سختی . (منتهی الارب ).
-
بلا
لغتنامه دهخدا
بلا. [ ب َ ] (از ع ، اِ) بلاء. آزمایش . (ناظم الاطباء). آزمایش . آزمون . امتحان . (فرهنگ فارسی معین ). بَلوی . بَلیّة. مِحنة : اندر بلای سخت پدید آیدفضل و بزرگواری و سالاری . رودکی .و رجوع به بلاء شود. || زحمت و سختی و اذیت بسیار و رنج . (ناظم الاطبا...