کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ازلق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ازلق
لغتنامه دهخدا
ازلق . [ اَ ل َ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از زلق . لغزان تر. لغزنده تر. زَلِق تر.
-
واژههای همآوا
-
اذلغ
لغتنامه دهخدا
اذلغ. [ اَ ل َ ] (ع اِ) از اعلام مردان عربست .
-
اذلغ
لغتنامه دهخدا
اذلغ. [ اَ ل َ ] (ع اِ) نره . ایر. || (ص ) سطبرلب . اذلغی . مِذلغ.
-
اذلق
لغتنامه دهخدا
اذلق . [ اَ ل َ ] (اِخ ) بقول خارزنجی حُفرٌ اخادید. (معجم البلدان )؛ یعنی مغاکها و گوها و گودالهائی است .
-
اذلق
لغتنامه دهخدا
اذلق . [ اَ ل َ ] (ع ص ) تیز چنانکه زبان وسنان . زبان تیز. (منتهی الارب ). سنان تیز. (منتهی الارب ). || (ن تف ) تیزتر: هذا اذلق من هذا؛ ای احد منه . (معجم البلدان در ماده ٔ اذلق ). ج ، ذُلق .